.
.
اولین تلویزیون ایران
از آن سالهایی که مردم توی کافهها جمع میشدند و اولین برنامههای تنها شبکه تلویزیونی ایران را تماشا میکردند، خیلی دور نشدهایم، اما انگار خیلی چیزها عوض شده و بخش قابلتوجهی از این عوض شدن زیر سر همین تلویزیون است. زندگی امروز ما چه به لحاظ فرهنگی چه در زمینههای دیگر، تحت تأثیر تلویزیون، شکل دیگری به خود گرفته است، در حالی که فقط 60 سال از تأسیس تلویزیون در ایران میگذرد و البته در اوایل کار، تا سالهای سال، این تلویزیون یک شبکه بیشتر نداشت.
در سال ۱۳۳۷ مجلس شورای ملی لایحه تاسیس یک شبکه تلویزیونی را تصویب کرد. اولین شبکه تلویزیونی ایران یک تلویزیون خصوصی بود. مجوز ایجاد این نخستین کانال تلویزیون در ایران را یک سرمایه گذار خصوصی به نام «حبیب ثابت» با استفاده از امتیاز ویژه مجلس وقت دریافت کرد و آن را بنیان نهاد.
«حبیبالله ثابتپاسال» پیشنهاد تأسیس یک ایستگاه فرستنده تلویزیونی را در حالی به ثمر رساند که دولت از مدتی پیش خودش را برای تأسیس تلویزیون آماده میکرد. اما پاسال که از معتمدین دربار بود و البته امکانات و توانایی تأسیس چنین شبکهای را هم داشت، پیشنهادش را در تیرماه سال 1337 به تصویب مجلس شورای ملی رساند و بر اساس طرحی با چهار ماده توانست یک فرستنده تلویزیونی زیر پوشش «وزارت پست و تلگراف و تلفن» در تهران ایجاد کند.
بدین گونه تلویزیون ایران (TV-I) در محل فعلی شبکه دوم سیما ایجاد شد. تا پیش از گشایش رسمی این تلویزیون، چند ماهی روزی یک ساعت تصاویر آزمایشی پخش می شد، اما همین امر برای چشمان مشتاق عابرانی که از جلوی مغازه های فروش لوازم برقی و صوتی خیابان های فردوسی و نادری می گذشتند کافی بود که حیرت زده و با نگاهی حاکی از تحسین به این جعبه جادویی بنگرند و برای بهره مندی از این پدیده ی نو، روزشماری کنند.
بالاخره انتظار به سرآمد و در ساعت پنج بعدازظهر روز جمعه یازدهم مهرماه سال 1337 تلویزیون ایران کار خود را با پخش برنامه گزارشی زنده آغاز کرد. پخش پیام محمدرضا شاه که از کاخ اختصاصیاش قرائت شد به اضافه ی پخش فیلم مسافرت او به ژاپن، قرائت پیام نخستوزیر و صحبتهای وزیر پست و تلگراف و حبیبالله ثابت پاسال و پسرش ایرج (مدیرعامل تلویزیون) و پخش چند برنامه نمایشی و موسیقایی از دیگر برنامههای روز افتتاح تلویزیون بود.
در آن روز حبیبالله ثابت پاسال در لابهلای صحبتهایش خطاب به مخاطبان تلویزیون گفت: "... و اما شما بینندگان و شنوندگان عزیز! اگر وقتی قسمتی از برنامه را مطابق سلیقه خود نیافتید، با در نظر گرفتن اشکالات و این نکته مهم که ذوق و سلیقهها مختلف است بر ما ببخشید. به علاوه از شما تمنا داریم که ما را در اجرای این خدمت یاری کنید و نه تنها معایب و نقایص را گوشزد فرمایید، بلکه ما را از آنچه برای بهبود و تکمیل برنامهها به نظرتان میرسد، کتباً یا شفاهاً برخوردار و قرین امتنان نمایید. ما برای اینگونه پیشنهادها جوایزی ترتیب خواهیم داد که در آینده به اطلاع شما خواهد رسید..."
.
.
پخش برنامههای «تلویزیون ایران» در واقع از فردای آن روز یعنی شنبه دوازدهم مهر به طور رسمی آغاز شد. برنامههای تلویزیون در نخستین روزها از ساعت ۶ عصر شروع میشد و تا ۱۰ شب ادامه داشت. در این چهار ساعت معمولاً هر روز ابتدا برنامههایی مخصوص خردسالان و کودکان و سپس برنامههای ورزشی، فیلم سینمایی، تدریس زبان، اخبار، بحث روانشناسی پخش میشد.
به دلیل گرانی نسبی گیرنده ها، در ابتدا خرید آن برای تمام طبقات میسر نبود، از این روی طبقه متوسط به بالا خریدار این وسیله ی تشخص و سرگرمی شدند. اما در عمل به دلیل هجوم همسایگان و خویشاوندان، خانه های هر دارنده ی تلویزیون به یک سینمای کوچک تبدیل شد.
تکنولوژی ضبط ویدیویی در آن زمان وارد ایران نشده بود و برنامه ها به طور زنده تولید و پخش می شدند. میزان این برنامه ها در مقایسه با سریال های آمریکایی بسیار پایین بود. سریال های آمریکایی که از گونه های مختلف بود به زبان اصلی و با زیرنویس فارسی پخش می شد که هم بین جوان ها و هم بین مسن ترها طرفدار داشت.
تمامی برنامههای تلویزیون ایران بایستی از مقررات «اداره کل انتشارات» آن زمان پیروی می کرد. ثابت پاسال قرار بود از انحصاری پنج ساله استفاده کند به طوری که این فرستنده تا پنج سال از پرداخت مالیات معاف باشد، ولی فعالیت تلویزیون او عملا هشت سال به طول انجامید. منبع درآمد تلویزیون ثابت، آگهی های تجارتی بود.
پاسال دو فرستنده دیگر هم تأسیس کرد. در سال 1340 فرستندهای در آبادان و یک فرستنده تقویتی در اهواز و همین رونق کار تلویزیون باعث شد تا حکومت هم دست به کار شد و «سازمان برنامه و بودجه» یک گروه فرانسوی را در سال 1343 به کار گرفت تا طرح یک مرکز تلویزیونی را تهیه کند.
تلویزیون ایران ساعت هشت چهارشنبه شب ها را به برنامه های نمایشی اداره هنرهای دراماتیک، اختصاص داد. این امر که در دوران فترت تئاتر اصیل و متعهد و پدید آمدن تئاتر موسوم به لاله زاری انجام شد، اقدامی فرهنگ ساز بود و باعث شد مخاطبان تلویزیون با بزرگانی از تئاتر اصیل ایران روبرو شوند.
دراین ساعت خاص شش گروه تئاتری به سرپرستی «عباس جوانمرد» و «عزت الله انتظامی»، «علی نصیریان»، «جعفر والی»، «مرحوم خلیل موحد دیلمقانی» و «رکن الدین خسروی» مشغول فعالیت شدند.
نخستین تله تئاتر پخش شده در ایران «مارگریت» نوشته «آرمان سالاگرو» ترجمه «شاهین سرکیسیان» به کارگردانی «عباس جوانمرد» بود. او که بنیانگذار «گروه هنر ملی» بود آثاری متعلق به این گروه را بر پرده تلویزیون به نمایش گذاشت.
دراین جا بود که تماشاگران برای نخستین بار در نمایش تلویزیونی «عزاداران بیل» نوشته «غلامحسین ساعدی» هنرنمایی جاودانه عزت الله انتظامی در نقش «مشهدی حسن» شدند. همان نقشی که یک دهه بعد، این بازیگر بزرگ در فیلم «گاو» - اثر «داریوش مهرجویی» - آن را بازآفرینی کرد.
گذشته از این، برنامه یاد شده، باعث رشد تجربه درام نویسی شد و کسانی مثل «علی نصیریان»، «نصرت پرتوی» و «ناصر شاهین پر» آثاری در خور توجه خلق کردند. تلویزیون ایران در سال ۱۳۴۵ به سازمان تلویزیون ملی ایران (NITV) فروخته شد.
سرانجام پس از تصویب طرح ایجاد «تلویزیون ملی ایران»، یک ایستگاه کوچک به وجود آمد و با امکاناتی ساده پخش برنامههای آزمایشی را از سال 1345 آغاز کرد. اولین برنامه آزمایشی آن پخش مراسم چهارم آبان به مناسبت زاد روز محمد رضا پهلوی از ورزشگاه امجدیه بود.
مدتی کمتر از دو سال از تأسیس تلویزیون ملی نمیگذشت که در 17 مرداد 1347 نخستین مرکز شهرستانی تلویزیون ملی در شهر رضاییه ی آن روز و ارومیه ی امروز افتتاح شد و کمی بعد مرکز تلویزیونی بندرعباس به کار افتاد. مراکز تلویزیونی به تدریج یکی بعد از دیگری در شهرهای مختلف شروع به فعالیت کردند. وظایف مراکز و شبکههای رادیو و تلویزیون بر سه اصل اطلاعاتی و خبری، آموزش و فرهنگی، و تفریحی و سرگرمی مبتنی بود.
.
امکانات فنی
امکانات فنی تلویزیون در آن زمان به یک استودیو، سه دوربین و دو دستگاه ضبط مغناطیسی محدود میشد و از آنجا که فرستنده ی تلویزیون ایران با سیستم ۵۲۵ خطی آمریکایی کار میکرد و سیستم تلویزیون ملی ۶۲۵ خطی اروپایی بود، تلویزیون ملی با نصب یک فرستنده دو کیلوواتی، با سیستم ۵۲۵ خطی بر بالای ساختمان هتل هیلتون، امکان استفاده از این شبکه را برای همه دارندگان تلویزیون با سیستمهای مختلف امکانپذیر کرد.
.
کانال های تلویزیونی
در سال ۱۳۴۸، به منظور افزایش امکانات فنی تلویزیون، ایستگاه زمینی ماهوارهای مخابراتی اسدآباد همدان تبادل برنامههای تلویزیونی را با ایستگاههای خارجی میسر ساخت و پس از چندی که دولت تلویزیون ایران را از ثابت پاسال خریداری کرد، با پیوستن تلویزیون ایران به تلویزیون ملی، پخش دو برنامه تلویزیونی از دو کانال ادامه یافت. برنامههای جاری تلویزیون ملی، برنامه اول و برنامههایی که از تلویزیون ایران سابق پخش میشد، برنامه دوم نام گرفت. به غیر از این دو برنامه، دو کانال دیگر نیز فعالیت داشتند: نخست، «تلویزیون آموزشی» که به همت آقای دکتر «علاءالدین دولتشاهی» تأسیس و از مهرماه سال ۱۳۴۵، کارش را زیر نظر وزارت آموزش و پرورش آغاز کرد و به آموزش تخصصی دورههای ابتدایی و متوسطه پرداخت. دیگری «شبکه ی رادیو تلویزیون بینالمللی» که سرپرستی آن با «سیروس رامتین»، از مدیران رادیو تلویزیون، و روزنامه نگار قدیمی بود. این شبکه در تاریخ ۲۶ اکتبر ۱۹۷۶ میلادی (4 آبان 1355)، در سالگرد تولد شاه ایران، برنامههای خود را آغاز کرد. برنامههایش به زبان انگلیسی پخش میشد. این فرستنده تلویزیونی همراه یک فرستنده رادیویی که برنامه بینالمللی خوانده میشد، وظیفه پخش اطلاعات و اخبار و همچنین فراهم آوردن برنامههای اداره آمار تلویزیون را بر عهده داشت. در این زمان ۹۳ درصد مناطق شهری و ۴۵ درصد مناطق روستایی ایران زیر پوشش برنامههای تلویزیونی قرار گرفته بودند. پخش برنامههای تلویزیون به صورت رنگی نیز از همین سال شروع شد (پیش از آن چند برنامه رنگی به صورت آزمایشی درسال ۱۳۵۰، پخش شده بود).
.
تولید فیلمهای مستند و داستانی
از آغاز شکلگیری تلویزیون به علت امکانات مالی خوب، عده بسیاری از فیلم سازان جذب آن شدند و تلویزیون به صورت یکی از مراکز مهم فیلم سازی در بخش دولتی درآمد. تا قبل از انقلاب نزدیک به هزار فیلم کوتاه و بلند ساخته و تولید شده بود. از مهمترین این برنامهها میتوان به برنامه «ایران زمین»، که «فریدون رهنما» طراح و بنیانگذار آن بود، اشاره کرد. رهنما در سال ۱۳۴۵ به تلویزیون آمد و مرکزی برای ساخت و تولید فیلمهای مستند به وجود آورد و علاقهمندانی را که در وزارت فرهنگ و هنر آموزش فیلمسازی دیده بودند به تلویزیون آورد و خود یکی از مدرسان آنها شد. از جمله این افراد که با رهنما در برنامه ایران زمین همکاری میکردند، میتوان به «همایون شهنواز» با فیلم «گذراسماعیلبزاز» و «ناصر تقوایی» با فیلم «بادجن» اشاره کرد.
فیلمسازی داستانی در تلویزیون در چارچوب محدودتری براساس شیوههای رایج و کلیشهای سینمای موجود صورت میگرفت، چه آن که پارهای از این آثار را فیلم سازان حرفهای سینما برای تلویزیون ساختند، که از شاخصترین آنها میشود از «درخت مراد» ساخته «زکریا هاشمی»، «خورشید در مه» ساخته «نظام کیایی» و «برباد» ساخته «خسرو پرویزی» نام برد.
.
تولید فیلمهای سینمایی
تلویزیون ملی ایران پس از ادغام رادیو در این سازمان در سال ۱۳۵۰ گذشته از کارهای تلویزیونی خود، وارد عرصه های دیگری شد که از جمله «جشنواره فیلم سازان جوان منطقه آسیا و اقیانوس آرام»، حفظ و اشاعه موسیقی، فعالیت های تئاتر صحنه - و کارگاه نمایش - انتشار مجله و کتاب و حتی ایجاد مرکزی برای گفتگوی فرهنگ ها اقدام کرد.
از سال ۱۳۵۰ تلویزیون ملی ایران که داعیه رسالتی فرهنگی فراتر از تلویزیون داشت، به تولید فیلم های سینمایی پرداخت که به دلیل بهره گیری از شماری سینماگران پیشرو، آثاری متفاوت را پدید آورد. از آن جمله می توان به «آرامش در حضور دیگران» (برمبنای نوشته «غلامحسین ساعدی» و کارگردانی «ناصر تقوایی» محصول ۱۳۵0 که بعد از یک سال و اندی توقیف شد و دوباره درسال ۱۳۵۲، با حذف صحنههایی روی پرده رفت، «مغول ها» اثر «پرویز کیمیاوی» (داستان کارگردانی که قصد نظارت بر نصب رله تلویزیون در زاهدان را دارد و همسر او مشغول نوشتن رساله ای درباره حمله مغول هاست و هجوم فرستنده ها بدینسان با حمله مغول مقایسه می شود)، و دیگری «شازده احتجاب» از «بهمن فرمان آرا» اشاره کرد.
به دنبال منشعب شدن گروهی از سینماگران پیشرو در تیرماه ۱۳۵۲، کسانی مثل زنده یاد «علی حاتمی»، زنده یاد «عزت الله انتظامی»، «علی نصیریان»، «داوود رشیدی»، «داریوش مهرجویی»، «مسعود کیمیایی»، «ناصر تقوایی» و «بهرام بیضایی»، همگی از «سندیکای هنرمندان فیلم ایران»، برای تولید فیلم های برتر و معرف فرهنگ و خصوصیات ملی و پیشرفت های هنری، شماری از آنان در «تل فیلم» متعلق به رادیو تلویزیون ملی ایران کارهای خود را دنبال کردند. در سال ۱۳۵۰ فیلم «چشمه» ساخته «آربی آوانسیان»، به عنوان نخستین فیلم سینمایی تلویزیون تهیه شد که درسال ۱۳۵۱ در سینما کاپری به نمایش عمومی درآمد. همچنین، می توان به ساخت فیلم «دایره مینا» (به کارگردانی «داریوش مهرجویی» بر مبنای نوشته ساعدی) اشاره کرد.
«بی تا» ساخته «هژیر داریوش»، سومین فیلمی بود که با سرمایه مشترک تلویزیون و «سازمان فانوس خیال» ساخته شد. سرمایهگذاری تلویزیون بر روی تولید فیلم به صورت مستقیم و یا شراکت ادامه یافت و تا سال ۱۳۵۷، فیلمهای زیر برای نمایش آماده شد:
طبیعت بی جان، در غربت (سهراب شهید ثالث)، بوف کور (کیومرث درم بخش)، زنبورک (فرخ غفاری)، «سایه های بلند باد» و «شازده احتجاب» (بهمن فرمان آرا)، «اوکی مستر» (نفوذ فرهنگ غرب از دوران امتیاز دارسی به بعد)، مغولها، باغ سنگی (پرویز کیمیاوی)، دایره مینا (داریوش مهرجویی)، «مهره مار» (حسین مختاری براساس نوشته م.ا.به آذین) و ملکه سبا (پرکورال نیک).
پخش رنگی برنامه ها از ۱۳۵۴ و با خبر ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه شب آغاز شد. نکته جالب رقابت شدید فرانسوی ها و آلمانی ها برای عرضه سیستم های رنگی مورد نظر خود بود.
اما در جنگ «سکام» و «پال» فرانسویان برنده شدند، در حالی که دست اندرکاران معتقد به برتری کیفی سیستم پال بودند.
پخش رنگی و اغلب زنده ی بازی های آسیایی ۱۹۷۴ تهران برای بخش های فنی و پخش، دستاوردهای مهمی محسوب شدند.
بعد از انقلاب اسلامی، تلویزیون ملی ایران شد «سیمای جمهوری اسلامی ایران» و با دو شبکه به کارش ادامه داد. در دهه هفتاد بالاخره یک شبکه دیگر هم به صداوسیما افزوده شد و این مقدمهای شد برای تأسیس شبکههایی که حالا تعدادشان از ده هم گذشته است.
حیات تلویزیون در بعد از انقلاب اسلامی، مرهون زحمات نسل آغازگران این صنعت است.
.
تلویزیون با ما چه کرد
خیلی راحت میشود حدس زد که اخبار از اولین برنامههایی بوده که در تلویزیون ایران به نمایش در آمده است. اما جالب است که از همان سالهای اولیه سریالسازی هم در دستور کار مدیران تلویزیون ایران قرار گرفت. «امیرارسلان نامدار» از جمله اولین سریالهای تلویزیونی در ایران بود و بعدها هم انواع سریالها و مستندهای مختلف با توجه به شرایط روز جامعه تولید و پخش شدند. هر چند که تا سالها تلویزیون کشور ما وابسته به تولیدات خارجی بود، اما برنامهسازی و سریالسازی هم در آن ادامه داشت، تا امروز که تلویزیون میتواند به مقدار مورد نیازش برنامه تولید کند. این همان روندی بود که به اعتقاد بسیاری فرهنگ ما ایرانیها را تحت تأثیر خود قرار داد.
«دکتر الستی» درباره تأثیر مثبت و منفی تلویزیون بر فرهنگ ما چنین میگوید: "از جمله تأثیرات مثبت تلویزیون میتوان به نقش آن در ایجاد همبستگی ملی اشاره کرد. تلویزیون علقههای ملی را تقویت کرده، ما را با فرهنگ اقوام مختلف آشنا کرده و نکات بسیاری درباره قومیتها، زبان، لهجه و زندگی آنها به ما آموخته است. همین ارتباط و همگرایی وحدت ملی را تقویت کرده است. همچنین تلویزیون به آگاهیهای اجتماعی و مدنی ما افزوده و سطح اطلاعات عمومی ما را هم بالا برده است. اما این همه ی تأثیری نیست که تلویزیون بر فرهنگ ما گذاشته است، متأسفانه تلویزیون به همراه رادیو فرصت رشد فرهنگ کتبی به ایران را گرفته است و مانع ارتقای عادت به مطالعه شده است."
دکتر الستی معتقد است که شفاهی بودن فرهنگ ما ایرانیها از اینجا ناشی میشود که دستگاه چاپ دیر به ایران وارد شد. وقتی که بسیاری از کشورهای دنیا داشتند به کمک صنعت چاپ فرهنگ مکتوب شان را غنا میبخشیدند، ما در ایران از این امکان بهره نگرفتیم اما در عوض بعد از اختراع رادیو و تلویزیون، خیلی طول نکشید تا این وسایل وارد ایران بشوند، بنابراین هنوز مطالعه و فرهنگ مکتوب در ایران شکل نگرفته بود که رادیو و تلویزیون فرهنگ ما را مخاطب قرار دادند. به اعتقاد دکتر الستی تلویزیون با جذابیتهای بصری و آب و رنگی که دارد نه تنها فرهنگ مکتوب ما را مخدوش کرد، بلکه خلاقیت و تخیل را هم از مردم ما گرفت.
.
تلویزیون در آینده
در این سالها که بر تلویزیون ما گذشته، بارها و بارها عملکرد این رسانه هم عوض شده و حتی در دورههای مختلف شکل و ساختار کنترلی و مدیریتی آن هم متنوع بوده است. تلویزیون در سال های اول خصوصی بود و مبتنی به درآمدهای خصوصی، بعد دولتی شد و بهرهمند از بودجه دولتی و در نهایت پس از شکلگیری نظام جمهوری اسلامی از هر دو روش درآمدزایی بهرهمند است، اما همچنان دولتی محسوب میشود. تلویزیون در این سالها به لحاظ محتوایی هم دورههای مختلفی داشته است. این رسانه تا سی سال اول، چند کانال محدود داشته و تعداد ساعات اندکی که عموم برنامههایش خبری و وارداتی بود. اما بعدها هم تعداد شبکهها افزایش یافت و هم ساعات برنامهها و در نتیجه تأثیر عملکرد تلویزیون هم بر زندگی ما عوض شد.
«دکتر افخمی» استاد دانشگاه علامه درباره تأثیرات فرهنگی تلویزیون میگوید: "تلویزیون به دلیل ویژگیهایی که دارد میتواند بر همه اقشار جامعه تأثیر بگذارد و با توسعه فیزیکی و پوشش بیشتر، تأثیرات آن هم بیشتر و سریعتر شده است. این رسانه میتواند به لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر مخاطب اش تأثیر بگذارد و همین کار را هم کرده است. اما حقیقتی درباره تلویزیون وجود دارد که باید به آن توجه شود. تلویزیون طی این سالها رشد کرده و باعث رشد مخاطب هم شده است. اما از زمانی که رسانههای جدید وارد میدان شدهاند، نتوانسته خود را با شرایط موجود تطبیق بدهد و از این رو آرام آرام به سمت انزوا خواهد رفت. همانطور که تلویزیون در زمان جنگ با انتخاب بهترین استراتژی در تودهوار کردن مردم و ایجاد تهییج نقش مثبتی ایفا کرد، باید بتواند در دوران صلح هم به چند صداییها توجه کند."
دکتر افخمی معتقد است که تلویزیون باید در چارچوب منافع ملی، همه جامعه را مخاطب قرار دهد و برای همه سهمی در نظر بگیرد. او میگوید که شکل اجرایی این دستورالعمل، زمانبر است، اما نشدنی نیست. دکتر افخمی توضیح میدهد: "همانطور که منوپل بودن تلویزیون و شبکههای تلویزیونی خوب نیست، تجاری یا به اصطلاح عامه، خصوصی کردن آن هم نمیتواند تنها راه درست باشد. آنچه تلویزیون به آن نیاز دارد تعدد نیست بلکه تکثر است و این با خصوصی کردن تفاوت دارد، چرا که الزاماً با تجاری کردن تکثر ایجاد نمیشود. نمونه این تجربهها را میشود در دیگر کشورهای دنیا دید."
آنچه دکتر افخمی بر آن تأکید دارد، تلویزیونی است که با همین ساختار فعلی، اما با در نظر گرفتن کثرتها، فعالیت میکند. او میگوید: "اگر مردم سهم خود را در تلویزیون ببینند حتماً در مواجهه با رسانههای مختلف و شبکههای مختلف ماهوارهای، تلویزیون ایران را ترجیح خواهند داد و با رضایت خود بقای این رسانه را تضمین خواهند کرد. تلویزیون ما در حال حاضر هم بودجه دولتی دارد و هم از آگهیهای تجاری کسب درآمد میکند، بنابراین مهم بالابردن سهم مشارکت مردم، اعتمادسازی و برخورد استدلالی و نه تهییجی است."
.
تلویزیون خصوصی
اگر چه بسیاری از سیاسیون از تأسیس تلویزیون خصوصی خبر دادهاند و بسیاری کارشناسان هم بر آن تأکید کردهاند، اما در اصل 175 قانون اساسی آمده است: «در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد. نصب و عزل رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با مقام رهبری است و شورایی مرکب از نمایندگان رئیسجمهور و رئیس قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی (هر کدام دو نفر) نظارت بر این سازمان خواهند داشت. خط مشی و ترتیب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون معین میکند.»
این اصل در قانون اساسی سابق بدین گونه بود: «در رسانه های گروهی (رادیو و تلویزیون) آزادی انتشارات و تبلیغات طبق موازین اسلامی باید تأمین شود. این رسانه ها زیر نظر مشترک قوای سه گانه قضائیه (شورای عالی قضائی)، مقننه و مجریه اداره خواهد شد. ترتیب آن را قانون معین میکند.»
البته درباره این اصل قانون اساسی تفسیرهای مختلفی هم ارایه شده و برخی کارشناسان و حقوقدانان معتقدند این به معنای غیرقانونی بودن تأسیس شبکههای خصوصی نیست. اما برخی حقوقدانان از جمله «ناصر فکوهی» هم معتقدند تلویزیون خواه یا ناخواه به سمتی خواهد رفت که بخشهایی از آن در زیرمجموعه ی ساختار فعلی به بخش خصوصی سپرده شود. این نکته شاید شکل عملیاتی همان تعریفی باشد که دکتر افخمی از تکثر در رسانه میگوید.
.
.
مطالب مرتبط:
.
برگرفته از :
خبرآنلاین، آذر مهاجر
روزنامه شرق
.
.
آخرین به روز رسانی:
یازدهم مهرماه 1397
.
.