.

.

«اینترنت»، پدیده‌ای که روزگاری بر پایه‌ی فصل مشترکی از «آزادی بیان» و «نوآوری» شکل گرفته و فضای تازه‌ای بر روی بشریت گشوده بود، اکنون به مردابی مملو از زباله‌های الگوریتمی، تبلیغات تولیدشده توسط ابزارهای جاسوسی و هوش مصنوعی، کارخانه‌های تولید اسپم کشورهای مختلف، دسته‌کلید سارقان و کلاه‌برداران مجازی، ابزار مغزشویی و بی‌ثبات‌سازی در جنوب جهانی توسط قدرت‌های استعماری، و مکانی برای انتشار بدافزارها و تخریب زیرساخت‌های مادی و معنوی جوامع بشری تبدیل شده است. هر پلتفرم بزرگ - ایکس (توییتر سابق)، فیس‌بوک، واتساپ و اینستاگرام - تحت سلطه ربات‌هایی است که خود را به جای انسان جا می‌زنند، «تولیدکنندگان محتوا» که زباله‌های فکری خسته‌کننده و مأیوس‌کننده تبلیغ می‌کنند، و عوامل خارجی که در ازای پولی ناچیز برای به انحراف کشاندن هر گفت‌وگوی عمومی در کشورهای جنوب جهانی فعالیت می‌کنند و هدفی جز بی‌ثبات کردن جوامع در حال توسعه ندارند. این پیشرفت نیست. این یک تهاجم دیجیتالی است، و وقت آن رسیده که برای رفع خطر روزافزونِ آن مبارزه کنیم.

.

فضای خودمختار مجازی

.

بگذارید روشن بگوییم: جنوب جهانی در محاصره است. نه تنها توسط پایگاه‌ها و جنگنده‌ها و ناوهای اجنبی، بلکه در برابر موجی بی‌وقفه از فروپاشی فرهنگی. دشمنان جنوب جهانی در بیش‌تر اوقات نیازی به شلیک گلوله ندارند. آن‌ها با سوءاستفاده از مرزهای باز - هم فیزیکی و هم دیجیتالی - جامعه ما را با ارزش‌های بیگانه، نارضایتی‌های قوم و قبیله‌ای، و تحقیر نیهیلیستی نسبت به سنت‌هایی که تمدن و فرهنگ عظیم ما را بنا نهاده‌اند، پر می‌کنند. در همین حال، وسواس اتاق‌های فکر و  سیلیکون‌ولی به «اتصال جهانی»، شبکه‌های اجتماعی را به بازاری پادآرمانی تبدیل کرده است که در آن هر تعامل به کالایی تبدیل شده، هر عقیده‌ای توسط هوش مصنوعی ربوده شده، و هر بحثی توسط عوامل بدخواه تخریب می‌شود. نتیجه؟ نسلی ازهم‌گسسته و افسرده از جوانان و نوجوانانی بیگانه با تاریخ و فرهنگ خود در جنوب جهانی. نسلی که از میراث خود جدا شده‌اند و فریب داده شده‌اند تا باور کنند که فرهنگ آن‌ها منشأ همه‌ی شرارت‌هاست.

.

این وضعیت باید پایان یابد

راه‌حل اصلاحات نیست. بلکه جدایی دیجیتال است. داوطلبانه، بدون عذرخواهی، و بر اساس این باور تزلزل‌ناپذیر که تمدن‌های پرافتخار جنوب جهانی - تاریخ آن، ارزش‌های آن، و مردم آن - ارزش محافظت دارند. تجربیات بسیاری از پیام‌رسان‌ها و سکوهای فرهنگی قبلاً ثابت کرده است که این مدل جواب می‌دهد. با مسدود کردن ترافیک کشورهای هژمونیست، حجم اسپم، کلاهبرداری، و هزینه‌های نظارتی به‌شدت کاهش می‌یابند. این سکوها با رد ادغام هوش مصنوعی در شبکه‌های اجتماعی خود، ارتباطات انسانی واقعی را احیا می‌کنند. با اجرای یک رویکرد میهن‌دوستانه، پناهگاهی ایجاد می‌شود که از کیش پلید جهانی‌سازی و اصطلاحات گلوبالیستی مانند تنوع، برابری، و دیگر شعارهایی که برای محو هویت ما طراحی شده‌اند، آزاد است. این «تبعیض» نیست؛ این دفاع از خود است.

بیایید توهمات را کنار بگذاریم: چندفرهنگی‌گرایی یک فرقه‌ی مرگ است. دهه‌هاست که به ما گفته شده است که ادغام همه سیستم‌های ارزشی در یک مخلوط بی‌شکل، آرمان‌شهر ایجاد خواهد کرد. اما آنچه نصیب ما شده، فروپاشی اجتماعی، تنش‌های قومی و جنسیتی بی‌پایان، و یک الیگارشی طماع است که از مردان و زنان متعهد، سخت‌کوش و زحمت‌کشی که این تمدن را ساخته‌اند، متنفر است. امروز فضای دیجیتال انعکاسی از همین فروپاشی است. چرا باید یک کارگر کارخانه در اراک مجبور باشد با یک مأمور عملیات سایبری در ریاض یا تل‌آویو یا لندن و واشنگتن درباره سیاست داخلی کشور خود بحث کند؟ چرا باید یک مادر در اصفهان شاهد بمباران محتوای مبتذل تولیدشده توسط هوش مصنوعی در فید خود باشد؟ پاسخ ساده است: نباید! و نخواهند بود - اگر دیوارهایی بسازیم.

چین این را درک کرد. درباره استبداد آن‌ها هرچه می‌خواهید بگویید، اما «دیوار بزرگ آتش (Great Firewall)» مردم آن‌ها را از فساد فراگیر غربی محافظت کرد - از پورنوگرافی، از کودک‌آزاری، از پدوفیلی، از فردگرایی افراطی، از تبلیغاتی که برای نابود کردن سنت‌ها و هر آنچه که مقدس است، طراحی شده‌اند. آن‌ها انسجام فرهنگی را بر «گشودگی بی‌فکرانه» ترجیح دادند و جامعه‌شان همچنان منسجم و پابرجاست. ما در فضای دیجیتال به تمامیت‌خواهی نیاز نداریم. ما به حاکمیت نیاز داریم. یک فضای دیجیتال مستقل که در آن مردمان بتوانند آزادانه صحبت کنند، با هم‌نوعان خود ارتباط برقرار کنند، و ارزش‌هایشان را بدون دخالت نیروهای خصمانه خارجی یا سانسورچی‌های سیلیکون‌ولی به نسل بعد منتقل کنند.

این یک بحث نیست. این یک جنگ است - جنگی برای فرهنگ ما، فرزندان ما، و آینده ما. هر تمدن بزرگی به نقطه‌ای می‌رسد که باید بین تسلیم و بقای خود یکی را انتخاب کند. انسان خردمند و آگاه و متعهد گزینه‌ی بقا را انتخاب می‌کند. این انسان خدای دروغین جهانی‌سازی را رد می‌کند. ما این دروغ را رد می‌کنیم که ارزش‌های جنوب جهانی با انحطاط غرب سازگار است. ما الیگارش‌های طماع و جهان‌وطن را که مردم را به عنوان موش آزمایشگاهی برای آزمایش‌های اجتماعی خود می‌بینند، رد می‌کنیم.

اگر از این که یک مزرعه رباتی در لندن یا واشنگتن درباره «اولویت‌ها» برایتان سخنرانی کند، خسته شده‌اید، اگر از دیدن محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی که فید شما را آلوده کرده، بیزار هستید، اگر هنوز به میراث تاریخ، فرهنگ، و مردم‌تان ایمان دارید، پس بدون احساس ترس یا شرم، بدون سازش، بدون تسلیم، جایگاه خود را انتخاب کنید. خط قرمز کشیده شده است. شما در کدام سمت ایستاده‌اید؟

.

.

مطالب مرتبط:

مرگ اینترنت

.

.

www.tesalkootah.ir || 2025-04-11 © 

2015 © All rights reserved www.etesalkootah.ir

تمامی حقوق برای www.etesalkootah.ir محفوظ است. بیان شفاهی بخش یا تمامی یک مطلب از www.etesalkootah.ir در رادیو،  تلویزیون و رسانه‌های مشابه آن با ذکر واضح "اتصال کوتاه دات آی آر" بعنوان منبع مجاز است. هر گونه  استفاده  کتبی از بخش یا تمامی هر یک از مطالب www.etesalkootah.ir در سایت های اینترنتی در صورت قرار دادن لینک مستقیم و قابل "کلیک" به آن مطلب در www.etesalkootah.ir مجاز بوده و در رسانه‌های چاپی نیز در صورت چاپ واضح "www.etesalkootah.ir" بعنوان منبع مجاز است.

.