.

.

«آر کیو ۱۷۰ سنتینل[1]» یک هواپیمای شناسایی با پیکربندی «بال پرنده[2]» است که توسط شرکت «لاکهید مارتین[3]» ساخته شده و توسط نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا  مورد استفاده قرار می‌گیرد. از مشخصات این هواپیما اطلاعات اندکی به بیرون درز پیدا کرده‌است، اما کارشناسان نظامی معتقدند که این هواپیما رادارگریز بوده و دارای ابزارهای شناسایی می‌باشد. اگر چه اصول اولیه‌ی رادارگریزی این پهپاد با نگاهی به فرم بدنه، که فاقد دم و بدنه‌ی یکپارچه است، به راحتی قابل تشخیص می‌باشد. از پهپادهای هم خانواده این نوع پهپاد MQ170 است که قابلیت حمل مهمات را داراست. این پهپاد بیشتر به عنوان ابزاری برای جاسوسی استفاده می‌شود.

طبق اطلاعات منابع موجود، نخستین بار از این هواپیمای جاسوسی در افغانستان و طی «عملیات آزادی پایدار» استفاده شد. به همین خاطر به این هواپیما لقب «جانور قندهار» داده شده است. کارشناسان معتقدند فن‌آوری به کار گرفته شده در این هواپیما با فن‌آوری به کار گرفته شده در هواپیماهای «بی ۲» و جنگنده «اف-۳۵ لایتنینگ» هم‌سان است.

.

یک فروند آر کیو 170 در پایگاهی در افغانستان

.

آر کیو 170 در سال ۲۰۰۷ معرفی شد و با توجه به تصاویر منتشر شده، به نظر می‌رسد که مطابق با آخرین تکنولوژی‌های سال ساخت‌اش نیست و سعی شده با کمترین هزینه، و با خودداری از استفاده از تمام تکنولوژی‌های حساس، فقط دارای قابلیت‌های «قابل قبول و در حد نیاز» باشد. دلایل این ادعا آن است که در طراحی بخش‌هایی از آن، تمامی قواعد رادارگریز کردن رعایت نشده است. مثلاً ورودی‌های هوای موتور با سرپوشی مشبک پوشیده شده، در حالی که این روش امروزه برای هواپیماهای جاسوسی رادارگریز منسوخ شده‌است، یا این که خروجی‌های هوای موتور به جای روی بدنه در انتهای آن قرار دارد، نوک بال‌ها نیز بیش از حد منحنی به نظر می‌رسند و دریچه‌های ارابه فرود، به جای منطبق بودن با خطوط لبه‌ی حمله چهارگوش است. به طور کلی از اطلاعات در دست می‌توان برداشت کرد که آر کیو ۱۷۰ یک هواپیمای «تاکتیکی عملیاتی» و نه یک هواپیمای «ویژه جاسوسی» است.

ارتفاع این پهپاد (به همراه ارابه فرود) در حدود 2 متر و طول دهانه‌ی بال آن به حدود 13 متر می‌رسد. موتور جت به کار گرفته شده در این پرنده آن را قادر می‌سازد در سرعت‌های نزدیک صوت (حدود 900 کیلومتر بر ساعت) پرواز کرده و ارتفاع پروازی‌اش را به بیش از 15 کیلومتر برساند که در نوع خود قابل توجه است.

همانطور که از عنوان «آر کیو» پیداست، وظایف مختلفی نظیر شنود سیستم‌های مخابراتی نظیر موبایل‌ها و بی‌سیم‌ها و عکس‌برداری و فیلم‌برداری با بهره‌گیری از دوربین‌های بسیار پیشرفته، برای آن تعریف شده است. این پهپاد همچنین به مجموعه‌ای از سنسورهای دقیق اندازه‌گیری حرارت، حرکت، و تشعشع‌های رادیواکتیو مجهز است.

. 

یک فروند آر کیو 170

.

اما این پرنده در آسمان ایران چه می‌کرد؟ در پاسخ باید گفت از زمانی که ایران مساله پدافند غیرعامل را مطرح و اعلام کرد با راهکارهای در نظر گرفته شده برای احداث تاسیسات هسته‌ای جدید،‌ امکان نابودی آنها با حملات هوایی وجود ندارد،‌ کاخ‌سفید وحشتی جدید از برنامه هسته‌ای ایران را تجربه کرد.

ایالات متحده که در هر جنگی با اتکا به نیروهای هوایی و دریایی، خود را پیروز میدان می‌‌دید، ‌این بار در برابر کشوری قرار گرفته بود که بنا داشت تاسیسات هسته‌ای خود را مانند فردو به زیر کوه‌ها منتقل کند تا از هر گونه حمله‌ای در امان باشد. به همین دلیل در دسامبر سال 2011 سازمان سیا یکی از هواپیماهای بدون‌سرنشین آمریکایی به نام RQ170 را از مجموعه‌ی هواپیماهای موجود در افغانستان از پنتاگون «قرض گرفت» تا برای انجام عملیات مخفیانه راهی ایران کند. هیچ کس تا کنون به صورت آشکار راجع به اهداف پرواز این هواپیما صحبتی به میان نیاورده است، اما این عملیات بخشی از یک عملیات طولانی مدت 3 ساله برای شناسایی صدها و بلکه هزاران تونلی بود که در تمام طول کشور ایران کشیده شده بودند و بخشی از مکان‌های مخفی‌ای بودند که ممکن است برنامه‌های هسته‌ای ایران در آن مکان‌ها در جریان باشد. به گفته یک مقام مطلع دولت اوباما: «تمام این تونل‌ها و سایت‌های زیرزمینی بخشی از برنامه‌ای است که ایرانیان به آن «دفاع غیرعامل» می‌‌گویند و بر اساس آن تاسیسات هسته‌ای به صورت پراکنده و در زیر زمین یا زیر کوه‌ها ساخته می‌‌شود تا از حملات هوایی و بمباران در امان باشد. یکی از روسای سابق سازمان انرژی اتمی ایران سال‌ها پیش خبر داده بود تاسیسات ایران به زیر کوه‌ها می‌رود و در تمام شهرهای کشور پراکنده خواهد شد. وی همچنین اضافه کرده بود: «با این کار ما نیازی به دفاع از این تاسیسات به صورت مستقیم نخواهیم داشت چرا که با این دفاع غیرعامل کسی نمی‌تواند به آنها دست پیدا کند».

هواپیمای مخفی سیا در این میان بهترین گزینه برای نفوذ به خاک ایران و شناسایی اهداف بالقوه در کوه‌ها بود.

.

داستان اولین شکار یک فروند آر کیو 170

.

در آذر ماه 1390 خبری مهم در خروجی رسانه‌ها قرار گرفت: «شکار یک پهپاد متجاوز آمریکایی توسط سپاه پاسداران در شرق کشور». این خبر آن قدر مورد توجه بود که بازتاب گسترده‌ای در تمام دنیا پیدا کرد. در گزارشی که توسط صدا و سیما پخش شد، هواپیمای بدون سرنشینی با یک پیکربندی جدید، توجه همگان را به خود معطوف نمود و تردید‌ها و گمانه‌زنی‌های بسیاری را به همراه داشت. اما رسانه‌های غربی همچون سایر موارد، بر این افتضاح نظامی سرپوش گذاشته و در اختیار قرار گرفتن این پهپاد توسط سپاه را صرفا یک حادثه یا یک نقص فنی دانستند.

بعد از این جریان اولین پرسشی که از رئیس‌جمهور اوباما پرسیده شد این بود: «حالا چه باید بکنیم؟ آیا یگان ویژه‌ی نیروی دریایی را برای نجات هواپیما به ایران می‌‌فرستید؟» یکی از مقامات رسمی دولت اوباما در این باره گفت: «تعدادی از ما با یادآوری فاجعه‌ای که 33 سال پیش در ایران رخ داده بود، یعنی زمانی که جیمی کارتر، در سال انتخابات ریاست‌جمهوری، تیم ویژه خود را برای نجات گروگان‌های آمریکایی به ایران فرستاد و عملیات «کویر یک» را رهبری کرد، حدس می‌‌زدیم که چه بسا همان حادثه دوباره تکرار شود و چنین تصمیمی اجرایی نشد.»

یادآوری حادثه‌ی طبس و از بین رفتن هلیکوپترها و هواپیماهای نظامی آمریکایی در ایران موجب شد مشاوران اوباما به او اجازه ندهند برای ردیابی و پس گرفتن هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی به ایران نیرو بفرستد. گفته شده که برخی مشاوران نیز پیشنهاد دادند هواپیما بمباران شود اما RQ170 از مواد خاص جذب سیگنال‌های رادار تولید شده بود که در دمای بسیار بالا هم نابود نمی‌شد. اوباما در نهایت به این نتیجه رسید که هیچ کاری انجام ندادن، امن‌ترین راه برای برخورد با قضیه است. البته با این امید که اگر هواپیما به دلیل نقص فنی سقوط کرده باشد، کسی در آن منطقه دور و بدون سکنه آن را پیدا نکند یا این که حداقل کسی به اهمیت آن پی نبرد. این فکر بدی نبود، زیرا مناطق شرقی ایران به شدت کم جمعیت هستند. برای مثال، در فاصله 460 کیلومتری بین طبس تا یزد، بجز در نزدیکی یزد، عملاً هیچ چیزی وجود ندارد. با توجه به این که این پهپاد استتار کویری داشته، پیدا کردن آن خیلی سخت می شود. در ماجرای طبس در اوایل انقلاب، اگر آمریکایی‌ها در نزدیکی جاده نبودند، شاید هیچ وقت آن ماجرا مشخص نمی‌شد. باید کویر طبس را از نزدیک دیده باشید تا دریابید که آنجا چه جور جایی است.

این استراتژی، اما، تنها در عرض چند روز شکست خورد و کار هواپیمای مخفی آمریکا به خیابان‌های تهران کشید. هواپیما به سرعت به نمادی برای تبلیغات تلویزیونی ایران تبدیل شد که نشان می‌‌داد «شیطان بزرگ» با هواپیماهای بدون‌سرنشین خود مناطق ایران را مورد شناسایی قرار می‌‌داده است.

به مرور زمان و با نشر اطلاعات جدید از نحوه‌ی به غنیمت گرفته شدن این جانور با ارزش، زوایای جدیدی از مساله آشکار شد. عمق مساله را می‌توان در اینجا دید که بالاترین مقام سیاسی کشوری که ادعای تسلط بر دنیا را دارد، از یک کشور به قول آنها منزوی با یک لحن خواهشی بخواهد تا یک وسیله با کاربری نظامی را بازگرداند.

.

آغاز نمایش رسانه ای آر کیو 170 شکار شده

.

رئیس‌جمهور آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که دولت آمریکا خواستار بازگرداندن هواپیمای بدون سرنشین این کشور شده است. اوباما در این کنفرانس خبری در واشنگتن گفت: «ما خواستار بازگرداندن آن شده‌ایم. خواهیم دید واکنش ایرانی‌ها چه خواهد بود.» و سپس گفت: «در ارتباط با هواپیمای بدون سرنشین در داخل ایران، من در مورد مسایل اطلاعاتی که محرمانه هستند چیزی نمی‌گویم.»

این آبروریزی آن قدر برای دولت و ارتش ایالات متحده فاجعه‌آمیز بود که هیبت هالیوودی آن تحت تاثیرات زیادی قرار گرفته و منجر به یک دستپاچگی از حیث نوع برخود با قضیه شده بود.

کارشناسان بی‌طرف در سراسر دنیا اذعان داشتند که تصاحب این پهپاد پیشرفته با توجه به سامانه‌های هدایت و ناوبری روزآمد به کار گرفته شده در آن، نمی‌تواند حاصل یک اتفاق ساده باشد و این اشتباه در ارتش ایالات متحده به واسطه‌ی سامانه‌های مدرن ارتباطی که تمامی دنیا را تحت پوشش قرار می‌دهد، با ذکر یک دلیل ساده به هیچ عنوان قابل توجیه نیست. از این رو تمام توجهات به ایران معطوف شد تا روشن شود که چگونه این پهپاد با حداقل آسیب در اختیار نیروهای ایرانی قرار گرفته است.

یکی از مقامات اطلاعاتی دولت آمریکا که به طور کامل در جریان عملیات‌های این هواپیما قرار داشت در گفت‌وگو با دیوید سنجر خبرنگار نیویورک‌تایمز در کاخ‌سفید و نویسنده‌ی کتاب «ایران چگونه هواپیما را شکار کرد؟» به بیان جزییاتی از نحوه‌ی فرود هواپیما در خاک ایران اشاره کرده و گفته است: "...سنسور سرعت نشان می‌‌داد سرعت هواپیما به حدود 15 هزار مایل در ساعت رسیده است، رقمی بسیار بالا که هیچ وقت سرعت هواپیما به این حد نرسیده بود. در این میان اما سیستم اتوماتیک دیگری شروع به کار کرد و دستوراتی را که خلبان جدید از راه دور به او می‌‌داد اجرا کرد و در نهایت فرود نسبتا آرامی در یک منطقه کم‌جمعیت ایران داشت...

...کنترل‌کننده‌های آمریکاییِ هواپیما با وحشت به یکدیگر نگاه می‌‌کردند. آنها درمانده و نگران به یکدیگر خیره شده بودند چرا که یکی از سری‌ترین هواپیماهای ایالات متحده تا حد زیادی دست‌نخورده و سالم، با روکشی از مواد منحصر به فرد و جدید که توانایی جذب سیگنال‌های رادار را داشت و هیچگاه نمی‌شد مستقیما رهگیری شود، در جایی که نباید فرود آمده بود...".

روشن است که سرعت این هواپیما هیچگاه به چنین رقمی حتی نزدیک هم نشده بوده است، بلکه به نظر می‌آید که منظور از «نقص فنی در سنسور سرعت» نقصی بوده که صرفاً آن‌ها آن را نقص تصور کرده‌اند، در حالی که در واقع عامل آن تصور، تحت کنترل درآمدن ارکیو توسط ایران بوده که موجب اخلال در سیستم‌های هشداردهنده‌ی آن‌ها شده، حال آن که این نقص در واقع از لحاظ فیزیکی وجود خارجی نداشته است.

. 

حمل آر کیو 170 غنیمتی به پایگاه خودی

در پی انتشار تصاویر این هواپیما، وزارت دفاع آمریکا بیانیه‌ای را منتشر ساخت که در آن گفته شده بود که کنترل این پهپاد از هفته گذشته به علت نقص فنی در طی «عملیاتی پروازی در غرب افغانستان» از دست رفته بوده است. این بیانیه نوع هواپیما را مشخص نمی‌کرد و نیز بیان می‌داشت که درباره‌ی این موضوع تحقیقات بیشتری صورت خواهد گرفت.

در دسامبر ۲۰۱۱، منابعی در ارتش آمریکا تأیید نمودند که هواپیمای بدون سرنشین از نوع آرکیو ۱۷۰ بوده و اکنون در اختیار نیروهای ایرانی است. منابع رسمی تا زمان نمایش این هواپیما از سوی ایران از تأیید این خبر امتناع کردند. در دسامبر ۲۰۱۱، منبعی رسمی در آمریکا که نمی‌خواست نامش فاش شود به واشنگتن پست گفت: «آمریکا به دلیل آن که به پهپاد دسترسی ندارد، نمی‌تواند اصالت آن را تأیید نماید.» و اما در ادامه نیز خاطر نشان ساخت «ما هیچ نشانه‌ای از سرنگونی آن با استفاده از پدافند هوایی نیافتیم». متخصصی دیگر نیز بیان داشت که «پرسش اصلی در این مورد سالم ماندن پهپاد است، چرا که با آن که در ارتفاعی بسیار بلند پرواز می‌کرده باید در هنگام فرود دچار صدمه می‌شده است. سرهنگ نیروی دریایی ارتش آمریکا، جان کربی، که یکی از سخن‌گویان پنتاگون نیز هست در کنفرانسی مطبوعاتی در ۸ دسامبر، از بررسی اصالت ویدیو توسط متخصصان صحبت نمود. کربی و سخن‌گوی دیگر پنتاگون، جورج لیتل، از اعلام نظر دیگری مبنی بر اصالت یا تقلبی بودن پهپاد نمایش داده شده طفره رفتند. در ۶ دسامبر، ایالات متحده اعلام نمود که پهپاد سقوط کرده در نزدیکی فضای ایران، بر خلاف مطالب اعلام شده، متعلق به سازمان سیا بوده و نه آیساف. ایالات متحده از بیان اصالت پهپاد نمایش داده شده در تلویزیون ملی ایران خودداری نمود. اگر چه یک مقام رسمی سابق آمریکا از اصالت پهپاد آرکیو ۱۷۰ خبر داد و این که از آن برای بررسی تجهیزات هسته‌ای ایران استفاده می‌شده است.

برای پاسخ و بررسی این پرسش ابتدا لازم است آگاهی‌های مختصری از نحوه‌ی عملکرد سامانه هدایتی این قبیل پهپاد داشته باشیم. به زبان ساده، اصولا پهپادها با بردهای کوتاه یا کمی بلند، از ایستگاه‌های زمینی به منظور دریافت و ارسال داده‌های هدایت و ناوبری یا سایر اطلاعات استفاده می‌کنند. اگر چه پرواز ممکن است به صورت کاملا خودکار و از پیش برنامه‌ریزی شده صورت پذیرد اما هر پهپادی ملزم به داشتن یک یا چند خط ارتباطی می‌باشد. اما هنگامی که صحبت از بردهای بلند بین دو یا چند کشور و یا بین قاره‌ای می‌شود. دیگر ارتباط زمینی کاربری لازم را نداشته و پهپادها ملزم به استفاده از سامانه‌های ارتباط ماهواره‌ای می‌شوند. پهپاد آرکیو 170 نیز مانند اغلب پهپادهای برد و ارتفاع بلند ارتش آمریکا، از این سامانه‌های ارتباطی پیشرفته بهره می‌برند.

گفته شده هدایت این پهپاد با بهره‌گیری از خط ارتباط پایدار ۲۵۶ بیتی با ماهواره انجام می‌پذیرد که توسط کدی ۱۰ یا ۱۱ رقمی محافظت می‌شود. این ارتباط رمزشده از نظر امنیت در سطحی خوب و قابل توجه‌ است.  اما خود ارتباط می‌تواند بسیار آسیب پذیر باشد، چرا که اولاً ممکن است کاربر هدایت‌کننده‌ی پهپاد اشتباه کند و همچنین قطع ارتباط ماهواره‌ای هرچند برای مدتی کوتاه بارها دیده شده است. همچنین، می‌توان با ارسال پارازیت در منطقه، سامانه موقعیت‌یاب جهانی را مختل کرد. همین مدت کوتاه برای از دست رفتن کنترل پهپاد و سقوط آن کافی است.

بنابراین، با این توصیفات می‌توان به طور واقعی‌تر به مساله پرداخت. اذعان شده است که این پرنده رادارگریز بوده و با توجه به ویژگی‌های منحصر به فردش هیچ راداری قادر به کشف و رصد آن نیست. بنابراین، در مرحله اول یک فرایند بسیار مهم یعنی "کشف و رصد" این پهپاد توسط نیروهای ایرانی انجام گرفته است. با توجه به اطلاعات منشتر شده، این امر بواسطه رادارهای قدرتمند و پیشرفته که در دهه اخیر در اختیار کشورمان قرار گرفته، انجام گرفته است.

.

معمای کشف و رصد پهپاد  رادارگریز آر کیو 170 هنوز حل نشده است

.

در مرحله دوم عمل مهم دیگری یعنی "نفوذ اولیه به سیستم ناوبری و قطع ارتباط" در یک زمان بسیار سریع انجام گرفته است.

شاید در نگاه اول این موضوع فقط «یک جمله» به نظر برسد، اما مجموعه‌هایی از علوم، اصول و فن‌آوری‌های بسیار خاص که دستیابی به آن برای هر کشوری امکان‌پذیر نیست، در این مرحله اتفاق افتاده است. با توجه به این که این موضوع از لحاظ امنیتی دارای طبقه بندی می‌باشد، اطلاعات زیادی از آن منتشر نشده است. اما محتمل‌ترین رویداد، ارسال اطلاعات غلط و جایگزین به سامانه موقعیت‌یاب جهانی در محدوده‌ی پروازی پهپاد می‌باشد. اما این قبیل از پهپادهای پیشرفته این قابلیت را خواهند داشت که در صورت چنین رویدادی که ممکن است عمدی یا اتفاقی باشد، برنامه‌ریزی مستقلی برای بازیابی موقعیت و یا بازگشت به منطقه‌ای از پیش تعریف شده داشته باشند. یا در حالت دیگری و عدم وجود اطلاعات ناوبری، دچار نقص در سامانه‌های کنترلی شده و در نهایت سقوط کنند. بنابراین، مرحله مهم و همزمان دیگری یعنی "در اختیار گرفتن هدایت پهپاد" انجام گرفته است. این موضوع نیز در نگاه اول بسیار ساده به نظر می‌رسد، اما اگر به این مساله توجه شود که مجموعه‌هایی از کارهای همزمان و نامتعارف بروی یک وسیله‌ی پیشرفته و بیگانه در آسمان در زمان بسیار کم، که نیروهای به کار گیرنده‌ی آن سعی در بازیابی آن دارند، یک فرایند بسیار پیچیده در نوع خود است که نیروهای ایرانی موفق به اجرای آن شده‌اند.

سندی بر این ادعا، سالم بودن بدنه و ساختار کلی پهپادِ نمایش داده شده می‌باشد. اگرچه به نظر می‌رسد که ارابه فرود آن موقع نشستن باز نشده است یا به تعبیر دیگری، زمان آنقدر محدود بوده است که این امکان برای باز شدن خودکار ارابه فرود به واسطه‌ی هک سیستم‌ها و یا ارسال دستور بازشدن وجود نداشته است. در ادامه، آرکیو 170 یک «فرود سخت[4]» داشته است که فرورفتگی بوجود آمده در بال چپ آن نیز  بنظر به همین دلیل بوده است.

با توجه به پیچیدگی این مراحل، برخی کارشناسان غربی به صورت مغرضانه این مساله را مطرح نمودند که شکار آرکیو 170 از توانایی ایران خارج بوده و این کار به واسطه کشورهایی نظیر چین و روسیه صورت پذیرفته است. اما با گذشت زمان این ادعای بی‌پایه و اساس بر همگان آشکار شد و آن‌ها یک پله به عقب بازگشتند و طبق گذشته جوسازی‌های برنامه‌ریزی شده ای را بر کم اهمیت دادن این دستاورد بزرگ به اجرا گذاشتند که رسانه‌های آمریکایی و بی.بی.سی. مسوول اجرای آن بودند. آن‌ها اذعان می‌داشتند که: "... اگر ایران این پرنده را هم خود در اختیار گرفته باشد، این امکان را نخواهد داشت تا اطلاعات مهندسی سودمندی از آن بدست آورد..." رژیم صهیونیستی مدعی شد که: "... ایران یک کپی از مدل آرکیو 170 را در پوشش ارایه‌ی اطلاعات در مورد پهپاد کاربردی ScanEagle آمریکا به روسیه تحویل داده است. اسرائیل برای این ادعا شواهدی ارائه نداده است..."

اما آنها نمی‌دانستند که چه چیز در حال رخ‌دادن است...

پس از گذشت مدتی از این اتفاق، کلیه اطلاعات ثبت شده در این پهپاد در عملیات‌های گذشته که در افغانستان اجرا شده بود توسط متخصصان کشورمان استخراج شده و به نمایش گذاشته شد. اما این پایان ماجرا نبود و مسوولان سپاه پاسداران به وعده خود عمل کرده و در نهایت در اردیبهشت سال ۱۳۹۲ گفته شد که این پهپاد به طور کامل مهندسی معکوس شده و بزودی از مدل ایرانی آن رونمایی خواهیم کرد. مدل‌های ایرانی معرفی شده به دلیل موضوعات مربوط به مهندسی/ طراحی معکوس، ابتدا در مقیاس‌های کوچک‌تری طراحی و ساخته شدند تا فرایند طراحی معکوس با دقت بیشتری طی شود که البته این موضوع یک فرایند مرسوم در این قبیل کارها می‌باشد. اما رسانه‌های بیگانه در کنار برخی رسانه‌های غیررسمی داخلی، دوباره مساله را طور دیگری وانمود کردند و با وجود این که اعلام شده بود پهپاد نمایش‌داده شده نمونه کوچک می‌باشد، اما آن‌ها اعلام کردند که مسوولان ایرانی از این پهپاد به عنوان یکی نمونه‌ی کاملا مشابه با اندازه واقعی نام برده‌اند و به مخاطبان خود این طور القا نمودند که این پهپاد صرفا یک اسباب‌بازی است.

در نمایشگاهی که سپاه پاسداران با عنوان نمایش دستاوردهای هوافضا به اجرا گذاشت. نمونه‌های مختلفی از پهپاد آرکیو 170 تمام توجهات را به خود جلب نمود. در این‌جا بود که مدعیان دیگر حرفی برای گفتن نداشتند و سکوت اختیار کردند. آنها دیگر می‌دانستند که عزمی جدی در پروژه‌ی بومی‌سازی علوم به کار رفته در آرکیو 170 وجود دارد که مرحله به مرحله در حال اجرا است. اما رسانه‌های غربی باز دست به کار شده و این دستاوردها را همچون سایر دستاوردها زیر سوال برده و یا در بهترین حالت کوچک جلوه می‌دادند.

.

مهندسی معکوس و طراحی معکوس پهپاد  رادارگریز آر کیو 170

.

"... در آبان ۱۳۹۳، نیروی هوافضای سپاه پاسداران ایران مدعی شد که با مهندسی معکوس پهپاد RQ 170، موفق شده‌است نمونه‌ی ایرانی آن را به پرواز درآورد. اعلام این خبر، با نمایش فیلمی چند دقیقه‌ای از پرواز این پهپاد، همراه بود. پس از نمایش فیلم برخی از تحلیل‌گران مدعی شدند آن چه در فیلم نمایش داده شده نمونه‌ای کوچک با اندازه ۶۰ درصد نمونه‌ی واقعی است و آن چه که در فیلم نمایش داده می‌شود نه یک «کپی کامل[5]» که یک RC (هواپیمای کنترل از راه دور) می‌باشد. در فیلم نمایش داد شده پهپاد در زمان فرود کاملا بی‌ثبات بنظر می‌رسد و حتی از دقیقه 06:49 به بعد (فیلم نمایش داده شده توسط العالم) گویا از جلوه‌های کامپیوتری برای جلوه بیشتر و واقعی نشان دادن برخاست و فرود استفاده شده است...".

. 

نمایش پرواز اولین مدل ایرانی پهپاد آر کیو

.

اما آن‌ها باز نمی‌خواستند بدانند که چه چیز در حال رخ دادن است و مخاطبان را گمراه می‌کردند...

"... در روز پنجم مهرماه سال 1394 تصاویر جدیدی از پهپاد آر کیو ۱۷۰ کپی شده ایرانی در خبرگزاری تسنیم منتشر شد. در بالای تصاویر منتشر شده در این وب سایت خبری، خبرنگار دفاعی این خبرگزاری مدعی شده که این پهپاد، نمونه ایرانی همان پهپاد RQ-170 آمریکایی است که نیروی هوافضای سپاه در 13 آذر ماه سال 90 اعلام کرد که آن را سالم به زمین نشانده است. در تصاویر منتشر شده، نمونه سیاه رنگ پهپاد با بدنه‌ای ناهمگون نشان داده می‌شود که از سه قسمت اصلی تشکیل شده و به طرز ناشیانه‌ای در کنار هم قرار گرفته است؛ در تصاویر عدم انطباق محل اتصال بال به بدنه مشخص است که این موضوع توانایی عملکرد صحیح پهپاد در هنگام پرواز را زیر سوال می‌برد. این عدم تطبیق بال و بدنه در پرواز مانند یک مانع کوچک عمل می‌کند، طوری که نیروی پسا در محل اتصال بال‌ها به بدنه‌ی میانی، به دلیل گیر افتادن هوا در درزهای ایجاد شده بین بدنه و بال، افزایش پیدا می‌کند. این امر خود ضریب برا به پسا را افزایش داده و در نتیجه بازدهی آیرودینامیکی وسیله پرنده را به طرز جدی کاهش می‌دهد. امروزه برای هواپیماهای مدل (سرگرمی) و یا هواپیماهای کوچک که سرعت پایینی دارند از «کیت کاهش پسا[6]»  استفاده می‌شود که در هواپیماها و پهیادهای نظامی سابقه نداشته است..."

این تلاش‌های کور با معرفی و نامگذاری نمونه عملیاتی پهپاد آرکیو 170 با نام «سیمرغ» نقش بر آب شد و دیگر فهمیدند که دانش فنی طراحی و ساخت پهپاد‌ها، که سابقه‌ی آن در ایران به بیش از ربع قرن برمی‌گردد، یک دانش بومی است. با معرفی «پهپاد صاعقه» نیز به عنوان یک پهپاد رزمی برد بلند از خانواده‌ی سیمرغ، بار دیگر توانمندی‌های صنعت پهپادی که همچون صنعت موشکی حاصل چندین دهه جهاد علمی می‌باشد، به رخ جهانیان کشیده شد و چشم آنان را خیره کرد.

پهپادهای عملیاتی و رزمی سیمرغ و صاعقه بدل پهپاد آر کیو 170

.

پهپادهای عملیاتی و رزمی سیمرغ و صاعقه بدل ایرانی پهپاد آر کیو 170

مسیر دستیابی به این علوم نوین سالیان درازی است که توسط متخصصان و دانشمندان جوان صنعت دفاعی در حال پیموده شدن است، اما امید است شاهد موفقیت‌های هر چه بیش‌تر در این عرصه‌ها باشیم و صنایع پیشرفته‌ی فضایی که در آینده می‌تواند بستر مناسبی برای پیشرفت سایر صنایع از جمله صنعت پهپادی کشور باشد، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.

.

گردآوری و نگارش:  هادی فعال

.

.

منابع:

ایرو پروژه

RQ170  چگونه نشست؟

.

.

پانویس‌ها:

[1] RQ-170 Sentinel

[2] Fly Wing

[3] Lockheed Martin

[4] Hard Landing

[5] Full Scale

[6] Wing Root Fairing kit

.

.

www.etesalkootah.ir ||   2017-12-19 © 

2015 www.etesalkootah.ir  © All rights reserved.

تمامی حقوق برای www.etesalkootah.ir محفوظ است. بیان شفاهی بخش یا تمامی یک مطلب از www.etesalkootah.ir در رادیو،  تلویزیون و رسانه های مشابه آن با ذکر واضح "اتصال کوتاه دات آی آر" بعنوان منبع مجاز است. هر گونه  استفاده  کتبی از بخش یا تمامی هر یک از مطالب www.etesalkootah.ir در سایت های اینترنتی در صورت قرار دادن لینک مستقیم و قابل "کلیک" به آن مطلب در www.etesalkootah.ir مجاز بوده و در رسانه های چاپی نیز در صورت چاپ واضح "www.etesalkootah.ir" بعنوان منبع مجاز است.

.