.

.

طی روزهای گذشته زلزله‌ی مهیبی استان کرمانشاهان را لرزاند و خسارت‌ها و تلفاتی به بار آورد. شوربختانه در 10 روز گذشته دسترسی نگارنده‌ی این سطور به سایت مختل شده بود و امکان تسلیت‌گویی به خوانندگان گرامی مقدور نمی‌شد. حال، از این فرصت استفاده کرده و به همه‌ی هم‌میهنانی که دچار ضایعاتی شده‌اند و عزیزانی را از دست داده‌اند، تسلیت عرض می‌کنم.

در حاشیه‌ی این زلزله شایعه‌هایی در مورد طبیعی‌بودن یا غیرطبیعی‌بودن وقوع چنین بلایایی و آن چه که به پروژه‌ی آمریکایی «هارپ[1]» در بروز این حوادث نسبت داده می‌شود، شنیده می‌شود. در فیلمی که در نشانی زیر دیده می‌شود، تغییر در عملکرد «هارپ» زمان کوتاهی پیش از بروز زلزله‌ی کرمانشاه به نمایش گذاشته شده است:

.

امواج رادیویی ایستگاه «هارپ» آمریکا پیش از زلزله ایران

.

این مقاله در مورد «هارپ» است و هر آن چه در مورد آن دانستنی می‌باشد.

.

بلایای طبیعی و ارتباط آن ها با پروژه ی آمریکایی هارپ

.
انستیتو تحقیقات استراتژیک کالج جنگ ارتش آمریکا دارای نشریه‌ای داخلی با نام «انقلاب در امور نظامی» است. به عنوان مقدمه‌ای بر این گزارش بخشی از یکی از مقالات این نشریه بسنده خواهد بود:

«چیزهایی که برای ما اهمیت دارند به مرور زمان تغییر می‌کنند و تکنولوژی با پیشرفت خود به افق‌های جدیدی می‌رسد. در زمان جنگ سرد، تسلیحات و پروژه‌های روانی، مراحل ابتدایی خود را می‌گذراندند. اما در زمان کنونی که علوم الکترونیک و بیوالکترونیک را در دسترس داریم، لازم خواهد بود در قراردادهای اخلاقی و حد و حدود ذهنی خود که از به کارگیری تکنولوژی‌های به بازی گیرنده‌ی روح و روان دشمن ممانعت می‌کند؛ تجدید نظر کنیم.

در صورت فراهم شدن این بازنگری، شرکت‌های خصوصی و نیمه‌خصوصی را تشویق خواهیم کرد که به بهره‌برداری و توسعه تکنولوژی‌های متناسب با این اهداف بپردازند. در نتیجه، خواهیم توانست با به کارگیری انواع تسلیحات جدید مانند میکروبی، روانی و سایر تکنولوژی‌های پیشرفته وارد عمل شده و به اهداف خود برسیم.»

.

هارپ سلاحی برای بی‌ثبات کردن کشورها
«هارپ» به صورت یک فرستنده‌ی امواج الکترومغناتیسی عمل می‌کند که هدف آن تاثیرگذاری بر آسمان و الکترون‌های آزاد لایه یونوسفر است. این سیستم، الکترون‌های این لایه را در ارتفاع تقریبا 275 کیلومتری به جنبش وامی‌دارد. در حالت عادی این لایه دارای دمایی معادل 1400 درجه سانتیگراد است که در اثر این تحریک انرژی فراوانی در آن به وجود آمده و در نتیجه دما تا 20درصد افزایش می‌یابد و این ناحیه به حالت انبساطی در می‌آید.

.

هارپ به صورت یک فرستنده ی امواج الکترومغناتیسی عمل می کند که هدف آن تاثیرگذاری بر آسمان و الکترون های آزاد لایه یونوسفر است

.
«زبیگنیو برژینسکی»، مشاور «جیمی کارتر» رئیس‌جمهوری اسبق آمریکا و مشاور سابق «اوباما» معتقد است که «هارپ» سلاحی برای بی‌ثبات کردن کشورهایی است که با واشنگتن اتحاد و همسویی ندارند. به گفته او: «با استفاده از تکنولوژی‌های جدید و روش‌هایی که این تکنولوژی‌ها در اختیار کشورهای بزرگ قرار می‌دهند؛ این کشورها می‌توانند حتی بدون آنکه نیروهای امنیتی خود را در جریان قرار دهند جنگ‌هایی سریع و غافلگیرکننده به راه بیندازند.»

.

به کمک هارپ می توان تغییراتی در آب و هوا ایجاد کرده و شرایطی مانند خشکسالی و توفان به وجود آورد

.

برژینسکی اضافه می‌کند: «اکنون تکنولوژی‌هایی در اختیار ماست که به کمک آنها می‌توانیم تغییراتی در آب و هوا ایجاد کرده و شرایطی مانند خشکسالی و توفان به وجود آوریم که این امر می‌تواند توانایی‌های دشمنان احتمالی ما را تضعیف کرده و آنها را به پذیرش شرایط ما مجبور کند.»

.

ممنوعیت تحقیقات نظامی در فضا
بر اساس مصوبات سازمان ملل متحد استفاده از تسلیحات الکترو مغناتیسی و نیز استفاده از فضا برای انجام هرگونه تحقیقات و عملیات نظامی ممنوع می‌باشد، اما دولت‌های خودکامه‌ای مانند دولت آمریکا، همان گونه که بسیاری قطعنامه‌های دیگر سازمان ملل و شورای امنیت را نقض می‌کنند، در این زمینه نیز تعهدی نداشته و در نهان فعالیت‌های گسترده‌ای انجام می‌دهند. هارپ را می‌توان یکی از ده‌ها پروژه مخفی و مخرب دانست که از طرف سیاستمداران آمریکایی حمایت شده و روز به روز به گسترش فعالیت‌ها و نیز توان تخریبی آن افزوده می‌شود.

.

فجایع طبیعی همواره با خساراتی همراه بوده است اما آنچه که امروز اتفاق می افتد نسبت به گذشته شدت بی سابقه ای دارد

.

شدت حوادث کنونی با طبیعت ناهمخوان است
بشر در طول هزاران سال با حوادث و بلایای طبیعی بسیاری دست به گریبان بوده است و همواره این حوادث را جزئی طبیعی از زندگی خود بر روی کره زمین دانسته اس. اما در دهه‌های اخیر اتفاقاتی روی داده که با حافظه تاریخی او در مورد طبیعی بودن این حوادث ناسازگار است. بدون شک، فجایع طبیعی در هر دورانی همراه با خساراتی بوده است. اما، آن چه که امروز اتفاق می‌افتد نسبت به گذشته شدت بی‌سابقه‌ای دارد.

این در حالی است که بی‌نظمی‌های بزرگ جوی و حوادثی مانند سیل، توفان، زلزله و فعالیت‌های آتشفشانی همگی عموماً به تأثیرات گازهای گلخانه ای ربط داده می‌شود. ذوب شدن یخ‌های قطبی و دوره‌های گرمایی و سرمایی کاملا بی‌سابقه و شدید در نقاط مختلف زمین نیز به پدیده گرم شدن کره زمین احاله می‌گردد. اما به اعتقاد برخی از متخصصین و حتی سیاستمداران، ردپای تکنولوژی‌های پیشرفته در تولید و هدایت این حوادث با اهداف سیاسی و استعماری کاملا معلوم بوده و نشانه‌های فراوانی از دخالت‌های بشری در آن دیده می‌شود.

.

ردپای تکنولوژی های پیشرفته در تولید و هدایت این حوادث با اهداف سیاسی و استعماری کاملا معلوم است

.

اتفاقات عجیب
اتفاقات عجیب فراوانی در سال‌های اخیر روی داده است که به باور دانشمندان غیر از دخالت یک عامل الکترومغناتیسی هدایت شونده چیز دیگری نمی‌تواند مسبب آنها باشد. برای مثال خشکسالی‌های بزرگ، آتش‌فشان‌ها، زلزله‌ها و سونامی‌های ویرانگر سال‌های اخیر، وقوع سیل‌ها و توفان‌هایی نظیر توفان کاترینا در نیواورلئان و توفان گانو در عمان، مرگ عجیب هزاران ماهی ساردین در سواحل شیلی، سقوط جنازه‌های سوخته کلاغ‌ها از آسمان سوئد، مرگ صدها هزار ماهی در آرکانزاس، بارش جسد هزاران پرنده سیاه بال قرمز مرده در لوئیزیانا و کنتاکی، مرگ دسته جمعی میلیون‌ها ماهی در خلیج «چزاپیک» آمریکا، مرگ صدها تن ماهی در سواحل برزیل و ده‌ها هزار خرچنگ در انگلیس، مرگ ماهی‌ها و دلفین‌های سوخته خلیج فارس، مرگ دسته جمعی نهنگ‌ها در استرالیا هیچ کدام حالت طبیعی نداشته و احتمال می‌رود در اثر آزمایش‌ها و حمله‌هایی در اثر امواج هدایت شونده روی داده باشند.

.

مسبب اتفاقات عجیب فراوان سالیان اخیر به باور دانشمندان دخالت یک عامل الکترومغناتیسی هدایت شونده است

.

مرگ و میر ماهی ها و خرچنگ ها پیداشدن دلفین های سوخته و مرگ دسته جمعی نهنگ ها هیچ کدام حالت طبیعی نداشته اند

.
اشاره
بدون شک، فجایع طبیعی در هر دورانی به وقوع پیوسته و خساراتی گاه جبران ناپذیر به بار آورده اند. اما، آنچه امروز کمتر از گذشته طبیعی می نماید شدت عجیب و بی سابقه این پدیده های به ظاهر طبیعی است که اغلب با بستر فصلی خود در ناهماهنگی کامل بسر می‌برند. این بی‌نظمی‌های آب و هوایی عموماً به حساب تأثیرات گازهای گلخانه‌ای گذارده می‌شوند. اما آیا حقیقتاً ارتباطی میان تغییرات آب و هوا و اثرات گلخانه‌ای این گازها وجود دارد؟ موضوعی که مدت‌هاست سفره رسانه‌ها و فعالان صلح سبز را رنگین کرده و به بهانه‌ای برای توجیه علت هر فاجعه طبیعی تبدیل گردیده است. اما، آن چه از همگان پنهان مانده و توجهات را کمتر به خود معطوف می‌دارد، این واقعیت است که امروز خطری تازه، از نوعی دیگر، سراسر جهان را تهدید می‌کند که با تغییرات عجیب وضعیت آب و هوا در ارتباط است و در راستای بلندپروازی‌های کشورهایی که خود را یک «قدرت» و «ارباب جهان» می‌دانند، عمل می‌کند.

.

مرگ و میر ماهی ها و خرچنگ ها پیداشدن دلفین های سوخته و مرگ دسته جمعی نهنگ ها هیچ کدام حالت طبیعی اند

.

و آمریکا یکی از همین اربابان «خودخوانده» است که در ادامه بلندپروازی‌های «جنگ ستارگان» خود در تلاش برای دستیابی به سیستم تسلیحاتی بسیار گسترده‌ای است که قادر است اعماق زمین را در جست وجوی پایگاه‌های مخفی بکاود، تمامی اشکال ارتباطات هرتزی را متوقف سازد، بر رفتارهای انسانی تأثیر گذارد، جریانات آب و هوایی را تغییر دهد، هواپیماها را همانند مایکروفری که به کمک امواج کوتاه عمل می‌کند، در آسمان «بریان» کند، و یا انفجارهایی به قدرت یک بمب اتمی پدید آورد. اما، نه فقط آمریکا... و اگر چه «به ظاهر»، هیچ نشانی حکایت از استفاده از این تکنولوژی مرگبار ندارد. اما موضوع آن قدر جدی است که سازمان ملل در حاشیه‌ی بحث‌های خود پیرامون تأثیرات گازهای گلخانه‌ای بر آب و هوا، پرداختن به مساله‌ی «جنگ زیست محیطی» را نیز آغاز کرده است. هرچند که، به رغم اطلاعات علمی موجود مساله‌ی دست بردن در وضعیت آب و هوا با اهداف نظامی هرگز بخشی از برنامه سازمان ملل در مورد تغییرات آب و هوا نبوده، پیامدهای تکنولوژی نظامی بر وضعیت آب و هوای جهان محور هیچ گفتمانی را تشکیل نداده و هیچکس را نیز نگران نکرده است. و بحث های جاری پیرامون تغییرات آب و هوا که صرفا بر موضوع گازهای گلخانه‌ای متمرکزند، نیز به هیچ وجه اهداف استراتژیک و دفاعی واشنگتن را به زیر سؤال نمی‌برد.

تکنیک‌های تغییر محیط زیست به اهداف نظامی، بخشی از تحقیقاتی را تشکیل می‌دهندکه اطلاعات چندانی در مورد آنها در دست نیست، چرا که در پس دیگر پروژه‌های ارایه شده با هدف بهبود شرایط زیست محیطی پنهان‌اند. با این حال، «لوک مانپائی» پژوهشگر محیط زیست، خاطرنشان می‌سازد، «از سال‌های دهه‌ی 1950، گزارش‌ها و بیانیه‌هایی رسمی در آمریکا انتشار یافته است که بر فواید نظامی تکنیک‌های تغییر شرایط آب و هوا تأکید دارند. و از آن زمان، تحقیقات در جهت کنترل عناصر طبیعی هرگز متوقف نگردیده. حداکثر آن که کنوانسیون سال 1977 پیرامون ممنوعیت استفاده از تکنیک‌های تغییر محیط زیست با اهداف نظامی و یا هر هدف خصومت‌آمیز دیگر، از سرعت این تحقیقات کاسته است.»

پروژه «هارپ» جایگزین زمینیِ طرح «جنگ ستارگان»، به واسطه قدرت‌های متعدد و خارق‌العاده‌ای که پدید می‌آورد، «سلاح نهایی» آمریکا محسوب می‌گردد. با «هارپ»، ارتش آمریکا قادر خواهد بود طرح «جنگ ستارگان» خود را در شکلی اقتصادی‌تر، اما بسیار خطرناک‌تر، از سر بگیرد، با این تفاوت که این بار طرح بر روی کره زمین انجام می‌پذیرد.

در واقع، همه چیز از سال‌های دهه‌ی 60 و ارایه طرحی به منظور تسهیل ارتباط با زیردریایی‌ها آغاز گردید. چرا که، تنها راه ارتباط با زیردریایی‌ها، که به دلیل قرار گرفتن در اعماق آب‌ها، فاصله بسیاری با سطح دارند، استفاده از امواجی با طول موج بسیار بلند است. اما، استفاده از این گونه امواج نصب آنتن‌های بسیار بزرگ را می‌طلبد. بنابراین، آنچه این طرح باید میسر می‌ساخت، ایجاد آنتنی عظیم و مجازی، آن هم در لایه‌های فوقانی آتمسفر، بود.

.
هارپ چیست؟

«هارپ» یک فرستنده‌ی امواج الکترومغناتیسی است که آسمان را هدف گرفته. الکترون‌های آزاد لایه‌ی یونوسفر را در بالای آتمسفر در ارتفاع حدود 275 کیلومتری، که از دمایی معادل 1400 درجه سانتی‌گراد برخوردار هستند، تشدید می‌کند و «منقلب» می‌سازد و با این کار مقادیر زیادی انرژی به آن‌ها انتقال می‌دهد. بدین‌سان، دما می‌تواند تا 20 درصد افزایش یافته، این مناطق را کاملا منبسط سازد.

.

فرشتگان این ساز چنگ را نمی نوازند

.

با دستکاری در این تزریق نیرو به یونوسفر، نوسانات وسیعی در این لایه حاصل گردیده، آن را به آنتنی برای طول‌موج‌های بسیار بلند و فرکانس‌های بسیار پایین از یک هزارم هرتز (!) تا 40 هرتز، تبدیل می‌کند. بُرد این امواج بدین ترتیب به ده‌ها هزار کیلومتر رسیده، آنها را قادر می سازد در هر چیزی بر روی کره زمین حتی بدن انسان، نفوذ کنند.

«هارپ» پروژه مشترک نیروی هوایی و دریایی آمریکاست. اگرچه روسیه نیز از خیلی پیش بدان توجه داشته و اروپایی‌ها نیز به رغم اعتراض‌هایشان در خفا و از نزدیک آن را دنبال می‌کنند. چرا که، کدام قدرت از تسلط کامل بر کره زمین و افراد بشر بیزار است؟

پایگاه رسمی «هارپ» در «گاکونا» در ایالت آلاسکا واقع است. این پایگاه از 360 آنتن به ارتفاع حدود 22 متر تشکیل گردیده که بر زمینی به وسعت 400 کیلومترمربع احداث شده‌اند. امکان تأسیس و نصب این آنتن‌ها از سوی مالکان چاه‌های نفتی همجوار فراهم آمده است.

تکنولوژی مورد استفاده در پروژه‌ی «هارپ» بر اساس تجاربی پنهان که سال‌هاست در این منطقه‌ی کوچک انجام می‌پذیرد، استوار بوده و پیشرفت‌های بسیاری داشته است. هدف عمده «هارپ»، که در اصل یک سلاح کشتار جمعی است که بخشی از برنامه نظامی «جوینت ویژن 2020[2]» آمریکا به حساب می‌آید، عمدتا بر دانش دما و کنترل اندیشه به منظور آزمایش بر روی مردم متمرکز می‌گردد. این طرح به ظاهر با هدف کاوش ذخایر نفتی و کانی ارایه گردیده است، اما اهداف پنهان آن خطری برای بشریت محسوب می‌شود.

اجرای پروژه‌ی «هارپ» بسیاری از دانشمندان و کارشناسان تسلیحاتی، و نیز نمایندگان پارلمان اروپا را بسیار نگران کرده است. به طوری که یک کارشناس انرژی به نام «گراتان هیلی» که مشاورت نمایندگان پارلمان اروپا را برعهده دارد، هم اکنون درحال جمع‌آوری اسنادی است تا به کمک آن‌ها بتواند به این طرح «پایان جهانی» خاتمه بخشد. و «مگوا هالووت»، نماینده بلژیکی که ریاست گروه سبزهای پارلمان اروپا را عهده‌دار است، مسوولیت این پرونده را به عهده گرفته. مسوولیت رسمی پی‌گیری درخواست‌های اعضای گروه خود برای توضیح و وادار ساختن پارلمان اروپا به فشار بر ناتو- و از این طریق، وادار کردن آمریکا به پاسخ به تمامی سؤالات لازم-، با اوست. «مگدا هالووت» تأکید دارد که این نوع تسلیحات علاوه بر پیامدهای زیست محیطی، می‌تواند آزادی‌های فردی و دموکراسی را نیز به خطر اندازد.

.

این نوع تسلیحات علاوه بر پیامدهای زیست محیطی می تواند آزادی های فردی و دموکراسی را نیز به خطر اندازد

.

از دیگر سو، بسیاری از دانشمندان، پژوهشگران، روزنامه‌نگاران و فعالان محیط زیست به امید کشف چهره‌ی واقعی و پنهان پروژه‌ی «هارپ» که از سوی نیروی هوایی و دریایی آمریکا یک برنامه تحقیقاتی «ساده و بی‌خطر» معرفی شده است، نقش کارآگاه خصوصی را در ارتش آمریکا ایفا می‌کنند. قدر مسلم آن که، هیچ گونه اتفاق نظری در مورد این پروژه در آمریکا وجود ندارد و شهروندان آن به استفاده از این گونه روش‌های «علمی» به شدت معترض‌اند. مانند دکتر «روزالی تربل»، یک شخصیت علمی رده بالا و بسیار شناخته شده که در دوران ریاست جمهوری «ریگان» مسوولیت تحقیقات پیرامون تأثیرات پروژه تسلیحاتی «جنگ ستارگان» را برعهده داشته است. وی که در حال حاضر مشاورت پارلمان اروپا را عهده‌دار است، تأکید می‌کند که دانشمندان نظامی آمریکا تمامی توجه و تلاش خود را بر روی سیستم‌های آب و هوایی به عنوان یک سلاح بالقوه متمرکز ساخته‌اند.

در سال 1995، کتابی با عنوان «فرشتگان با این هارپ نمی‌نوازند» (توضیح مترجم: «هارپ» معنای ساز «چنگ» را دارد که در این جا نویسنده منظور خود را با بازی با این واژه ادا کرده است) که پروژه‌ی «هارپ» را محکوم می‌کند، در شمار پرفروش‌ترین کتاب سال آمریکا قرار گرفت.

پروژه‌ی «هارپ» در واقع به لطف انتشار مقالات متعددی در روزنامه‌ها و نیز برنامه‌های متعدد تلویزیونی در این زمینه، افشا گردید و در پی این افشاگری، موجی از مخالفت‌ها در برابر این پروژه شکل گرفت. از میان مخالفان این طرح، اطلاعات ارزشمند دو دانشمند به نام‌های «ریچارد ویلیام» (شیمی دان) و پروفسور «زیلینسکی» (فیزیکدان آلمانی و متخصص الکترونیک کوانتومی) به نگارش کتب متعددی پیرامون «هارپ» انجامید. به گفته این کارشناسان، قدرت عظیم ارسال انرژی ایستگاه «گاکونا» می‌تواند بر آب و هوای هر کشوری تأثیرگذارده، پیامدهای مثبت و یا فجایع بی‌شماری از قبیل زلزله‌های شدید، سیل‌ها، تسونامی‌ها و... به بار آورد. بدین سان، پروژه‌ی «هارپ» که مکمل زمینی طرح «جنگ ستارگان» است، به دلیل ماهیت ویژه‌ی سیگنال انتشار خود «سلاح نهایی» آمریکا محسوب می‌شود.

.

یک پروژه 30 میلیون دلاری
در پس این تحقیقات که در زمینه فرکانس‌های پایین انجام پذیرفته و در آفاق شمالی به اجرا درمی‌آید، در وهله نخست یک پروژه 30 میلیون دلاری نهفته است که ارتش آمریکا می‌کوشد آن را تحقیقاتی در منطقه یونوسفر جلوه دهد. بانیان این طرح به منظور جلب اعتماد افکار عمومی از هیچ تلاشی- چه به لحاظ انرژی و وقتی که صرف آن می‌سازند، و چه به لحاظ دلارهایی که در راه تبلیغات هزینه می‌کنند- فروگذار نیستند. معهذا، هنگامی که می‌دانیم طرف‌های اصلی قرارداد نیروی دریایی و هوایی و وزارت دفاع آمریکا هستند، باور این مطلب که پروژه مزبور فاقد اهداف نظامی است، بسیار دشوار می‌گردد.

.

در عمل «هارپ» به چه چیز شباهت دارد؟
درواقع، پروژه‌ی «هارپ» از تأسیساتی گسترده تشکیل گردیده که چندین هکتار از زمین‌های «گاکونا»- منطقه ای کوچک در شمال شرقی «آنکوریج» آلاسکا- را به خود اختصاص می‌دهد. این محل چندان نیز دورافتاده نیست، چراکه تأسیسات مزبور در جوار ذخایر گازی و نفتی متعلق به شرکت «آرکو[3]» قرار دارد که در عین حال امتیازات تکنولوژیک تشکیل دهنده‌ی «هارپ» را به خود اختصاص می‌دهد و شرکت پوششی این تجهیزات نیز هست.

علاوه بر این، «هارپ» به یکی از قدرت‌مندترین رایانه‌های کره زمین- که در «دانشگاه آلاسکا» در «باتروویچ بیلدینگ» نصب گردیده- مرتبط است. درخصوص ظاهر آن نیز باید گفت که محیطی وسیع و بدون درخت است که در آغاز 48 آنتن 20 متری در آن نصب گردیده بود. هر یک از این آنتن‌ها به فرستنده‌ای به قدرت یک میلیون وات متصل است. طبق این پروژه، سپس بر تعداد این آنتن‌ها و قدرت فرستنده‌ها افزوده شده. قدرت نهایی تشعشعی به یک میلیارد وات (هزار مگاوات!) افزایش یافت که از 360 آنتن به دست می‌آمد. فرستنده‌ها توسط 6 توربین به قدرت هر یک 3600 اسب بخار تغذیه می‌شوند که در روز 95 تن مازوت می‌سوزانند.

.

هر یک از این آنتن ها به فرستنده ای به قدرت یک میلیون وات متصل است

.

اما، این تشکیلات به چه کار می‌آید؟ به طور رسمی، دانشمندانی که بر روی این فرستنده‌ی رادیویی غول‌پیکر کار می‌کنند، قصد مطالعه بر روی یونوسفر را دارند. با این حال و در پس پرده، «هارپ» از لایه یونوسفر بهره گرفته، آن را به «سلاحی ساخته شده از انرژی» مبدل می‌سازد.

یونوسفر لایه فوقانی استراتوسفر بوده، از اجزای یونیزه بسیار پرباری تشکیل گردیده است. این لایه از ارتفاع متوسط 48 کیلومتری سطح زمین آغاز می‌شود و تا ارتفاع 600 کیلومتری بالا می رود. وجود این لایه که تراکم انرژی در آن بسیار بالاست، برای سیاره ما حیاتی است، چرا که همانند لایه اوزون نقش اساسی «سپر دفاعی» را ایفا کرده و ما را در برابر پرتوهای زیانبار خورشید محافظت می‌کند. لایه ی یونوسفر از جمله اجزایی را که بار الکتریکی داشته و از «بادها و توفان‌های خورشیدی و کیهانی» به وجود می‌آیند، «جذب» خود می‌سازد.

تحقیقاتی که از یک قرن پیش توسط تعدادی از دانشمندان انجام پذیرفته است، نشان می‌دهد که این «مانتوی انرژی» که از زمین محافظت به عمل می‌آورد، می‌تواند به کمک یک تکنولوژی مناسب به سلاحی استراتژیک و بسیار مهم مبدل شود.

«هارپ» بر اساس تحقیقات «برنارد ایستلاند» طراحی گردیده که خود از تلاش‌های «نیکلا تسلا»، یک دانشمند و مخترع نابغه‌ی کروات در اوایل قرن بیستم- که جریان آلترناتیو و نیز جریان سه فازه را مدیون وی هستیم- الهام گرفته است. «تسلا» از جمله روندی را بنیان نهاد که اجازه می‌داد مقادیر بسیار بالایی از انرژی الکتریک بدون کمک کابل در فاصله‌ای 42 کیلومتری انتقال یابد. وی بخش اعظم تحقیقات خود را به «انرژی یونوسفریک» و پدیده‌های الکترومغناتیسی اختصاص داد. تأمین هزینه‌ی تحقیقات «تسلا» را «جی پی مورگان» بانکدار و شرکت «وستینگهاوس» بر عهده داشتند، اما این حمایت بعدها به دلایل مالی متوقف گردید.

اندکی کمتر از یک قرن بعد، «برنارد ایستلاند» با استفاده از تحقیقات اولیه «تسلا» در زمینه‌ی انرژی الکترومغناتیسی، بین سال‌های 1987 و 1994 نتایج 12 تحقیق خود را به ثبت رساند که ساختار پروژه «هارپ» و تکنولوژی‌های مشتق از آن در زمینه‌ی تسلیحات را تشکیل می‌دهند. اما، امروز مالک اصلی امتیاز اختراعات ثبت شده دیگر «ایستلاند» نیست، بلکه شرکت «آپتی-آرکو[4]» یک کنسرسیوم نفتی است که در پس خود، نیروی دریایی و هوایی و نیز وزارت دفاع آمریکا را دارد. از هنگام ثبت تحقیقات «ایستلاند»، هرگونه تحقیقی در زمینه‌ی انرژی الکترومغناتیسی- حتی با اهداف پزشکی- مسدود گردیده و بدین سان، میدان بسیار نویدبخش وسیعی از علوم و پزشکی به انحصار منافع ارتش آمریکا درآمده است.

.

جنگ امواج؟!
تمامی تکنولوژی به کار رفته در «هارپ» بر پایه‌ی نشانه‌روی مجموعه‌ای از امواج بلند به سمت یونوسفر، و سپس مشاهده‌ی نتیجه‌ی آن استوار است. پیامد بمباران منطقه‌ای مشخص از یونوسفر به کمک امواج بلند، ایجاد «آینه‌ی مجازی عظیمی» است که همانند یک آنتن عمل می‌کند. این «آنتنِ مجازی» فرکانس‌هایی بسیار پایین را به زمین ارسال می‌دارد. برای تصویرکردنِ بهترِ عملِ صورت گرفته، می‌توان گفت که علاوه بر آنتن مجازی که بدین شکل در آسمان پدید آمده است، نوعی «مایکروفر» عظیم در بخشی مشخص از یونوسفر به وجود می‌آوریم. و وای به حال هواپیماها و موشک‌هایی که در این لحظه از آسمان عبور کنند! برحسب قدرت فرستنده‌ها، می‌توان همچنین سیستم‌های راهنمای الکترونیکی، رادارها و دیگر دستگاه‌های رادیویی این موشک‌ها و فضاپیماها را کاملاً مختل و یا آنها را به سادگی «کباب» کرد!

از دیگر سو، به لطف آنتن مجازی تشکیل شده از امواج فوق بلند، این امکان نیز پدید می‌آید که پوسته‌ی زمین تا اعماق بسیار زیاد اسکن و به نوعی رادیوگرافی شود. بدین ترتیب، نظامیان آمریکایی با افتخار تمام مدعی‌اند که به کمک «هارپ» دیگر هیچ کشوری قادرنخواهد بود پایگاه‌های مخفی زیرزمینی خود را که پناهگاه سلاح‌های هسته‌ای هستند، پنهان نگاه دارد... طبق تحقیقات کارشناسان تسلیحاتی آمریکا، همچنین می‌توان با زیردریایی‌هایی که در اعماق آب در دورترین نقاط اقیانوس‌ها سیر می‌کنند، ارتباط برقرار کرده، هر نوع موشک یا هواپیمایی را که وارد فضای هوایی آمریکا شوند، ردیابی و یا نابود کرد. هدف نهایی، ایجاد یک سپر محافظ کلی است که قادر باشد اهداف دشمن- اعم از هسته ای یا متعارف- را از یکدیگر متمایز ساخته، به شیوه‌ای متناسب به آنها «بپردازد». و بالاخره، هدف «هارپ» به ویژه جلوگیری از برقراری کلیه ارتباطات رادیویی و ماهواره‌ای دشمنان در منطقه‌ای مشخص است. علاوه بر این، با تحقق این پروژه، صاحبان آن خواهند توانست سیستم ارتباطاتی خود را به سیستمی تقریباً غیرقابل نفوذ مبدل سازند.

استفاده از امواج و خواص الکترومغناتیسی آن‌ها سلاحی است که به شکلی وحشتناک مؤثر واقع می‌گردد. دکتر «روزالی برتل» تاکید دارد که آمریکایی‌ها آزمایش‌های خود پیرامون این گونه تسلیحات را از چهل سال پیش، پنهان از دید همگان و با نادیده شمردن کنوانسیون‌های بین المللی، آغاز کرده‌اند. بدین‌سان، پروژه‌های متعددی شکل گرفته است که عبارتند از:

«آرگوس» (1958، Argus

«استارفیش» (1962، Starfish

«سولار پاور ساتلایت» (1968و 1967، Solar Power Satellite

«اسپیس شاتل اکسپریمنتز» (1985، Space Shuttle Experiments

«مایتی اوکز» (1986، Mighty Oaks) و یا

«دیزرت استورم» (1991، Desert Storm.)

در تمامی این پروژه ها، به دلایل و بهانه‌های گوناگون چون قطع ارتباطات دشمن، سلاح‌های پلاسمایی و...، هدف جز بازی با یونوسفر و یا برخی امواج نبوده است. بنابراین، «هارپ» آخرین فصل این پروژه‌هاست. آمریکایی‌ها حتی قصد دارند شبکه‌ای واقعی از ایستگاه‌های مشابه «گاکونا» در سراسر جهان پدید آورند و بدین گونه، نوعی سپر قابل تغییر برحسب اوضاع و احوال و شرایط برای خود برقرار سازند و بسیاری از دیگر قدرت‌ها نیز همین سودا را در سر می‌پرورانند. در راستای این هدف است که می‌بینیم مجموعه‌های تحقیقاتی دیگری پیرامون یونوسفر، ازجمله در پورتوریکو، نروژ (ترومسو)، پرو (خیکامارکا)، روسیه (در نزدیکی مسکو) و یا «نیژنی نوگورود» در اوکراین یا تاجیکستان به وجود آمده است.

بدین سان، مشاهده می‌کنیم که در پس این پروژه‌ی تحقیقاتی به ظاهر ساده‌ی «هارپ»، سلاحی مخوف نهفته است، و این سلاح مخوف چنین امکانی را فراهم می‌آورد که برحسب باند فرکانس به کار گرفته شده (طول موج بسیار بلند و یا فرکانس فوق‌پایین)، تاثیرات خاصی- مانند کاوش در اعماق زمین از طریق اسکن آن، قطع کلیه ارتباطات هرتزی (جنگ خلیج فارس در سال 1991)، تغییر رفتار انسانی (جنگ خلیج فارس، افغانستان)، تغییر آب و هوا، «ذوب» هر گونه دستگاه پرنده در آتمسفر (جنگ ستارگان)، ایجاد زمین‌لرزه‌ها و توفان‌های ویران‌گر، انفجارات قدرتمند در ارتفاعات (جنگ خلیج فارس)- از فاصله دور بر محیط زیست گذارده شود. نظامیان پنتاگون بر این ادعا هستندکه قدرت انتقال این سیستم بسیار زیاد و تا بدان حد است که یونیزاسیون لایه‌های فوقانی آتمسفر را برمی‌انگیزد و آن را به آینه‌ای بازتاب‌دهنده مبدل می‌سازد، و بدین گونه است که با استفاده از این پدیده امکان برقراری ارتباط با واحدهای دریایی و هوایی فراهم می‌آید.

.

آنچه که نظامیان نمیگویند
یکی دیگر از زمینه‌های اجرایی« هارپ» که بسیار نگران کننده می نماید، «سلاح روانی- الکترونیک» است. در سال 1952، دکتر «خوزه دلگادو» استاد دانشگاه «ییل» آمریکا، به این مهم دست یافت که می‌توان با قرار دادن افراد در معرض برخی فرکانس‌ها و انواع موج‌ها، بر رفتار احساسی آنها تأثیر گذارد. دانشمندانی چون «دلگادو» و دکتر «رابرت بکر» بدین ترتیب موفق گردیدند ثابت کنند که دو موج در کنار یکدیگر قرار داده شده که فرکانس یکی از آنها تغییر یافته باشد، اثراتی به بار می‌آورند که بر اساس آنها می‌توان عملکردهای مغزی عمیق انسان را از فاصله دور تحت کنترل درآورد، و نتایج آن نیز «بسیار محسوس» خواهد بود.

در واقع، برخی امواج بسیار بلند (حدود 7 هرتز) می‌توانند سبب پیدایش فعل . انفعال‌های شیمیایی در مغز گردند که «طیف وسیعی از پاسخ‌های حسی و یا عقلانی» را برمی‌انگیزند. و این، برنامه‌ی پنهان برخی قدرت‌ها، از جمله سرکردگان نظامی آمریکاست که اربابانی «خودخوانده»اند و تلاش دارند تا از طریق نسلی تازه از سلاح‌های روانی- الکترونیک موسوم به «میلیترویو[5]»، میدان الکترو‌مغناطیسی قدرتمندی را- که به کمک سیستم «هارپ» و بر حسب نیاز تغییر یافته است- انتقال دهند. هدف، خنثی کردن نیروهای دشمن و یا کنترل کامل بر مردم بدون اطلاع آنهاست.

از دیگر سو، به لطف تلاش‌های «بلاکمن» و «رزی ادی» می‌دانیم که امواج انتقالی تغییراتی در فشار خون پدید آورده، سبب تغییر جریانات یون‌های کلیسم، پتاسیم و سدیم می‌گردند. این جریانات با عبور از جداره‌های سلولی سیگنال‌هایی میکروالکتریک به وجود می‌آورند که در سیستم عصبی پخش گردیده، مغز را از آنچه در اطراف‌مان می‌گذرد، مطلع می‌سازند. بدین سان، مغز پس از آگاهی از اطلاعات به نوبه خود سبب واکنش یک ماهیچه، اتخاذ یک تصمیم و بروز یک احساس و یا حتی یک بیماری می‌گردد. علاوه بر این، این امواج pH خون را تغییر داده و سیستم ایمنی بدن را تضعیف می‌کنند.

به این ترتیب، اگر چه پروژه‌ی مزبور به داستان‌های تخیلی بیشتر شباهت دارد، اما جامعه‌ای «روانی- متمدن» پدید می‌آورد که می‌توان با قرار دادن اعضای آن در معرض امواج الکترومغناتیسی، آنها را به اطاعت از یک «صدا» وادار ساخت. همان طور که می‌دانیم، سرکردگان نظم نوین جهانی به دو گروه تقسیم شده‌اند: در وهله‌ی نخست، بانکداران جهان و آژانس‌های سیاسی و مذهبی که خواستار کنترل مطلق بر اقتصاد جهان از طریق پول جهانی و منابع طبیعی هستند، و سپس نظامیان و سرویس‌های مخفی که با دانشمندان تکنولوژی همدست و متحدند.

در اواسط سال های دهه 1970، «زبیگنیو برژینسکی» رئیس شورای امنیت ملی در دوران ریاست جمهوری «جیمی کارتر»، چنین پیش بینی کرد که تکنولوژی کنترل افکار و مدیریت جامعه به تدریج ظاهر خواهد گردید. این جامعه گروهی از زبدگان را هدایت خواهد کرد که برای دستیابی به اهداف خود از هیچ کوششی، از جمله بهره‌گیری از ابزار تکنولوژیک برای تأثیر بر مردم و نظارت و کنترل کامل بر جامعه، فروگذار نخواهند بود.

تمامی این حقایق در کتاب «فرشتگان این هارپ را نمی‌نوازند» آمده است. در سال 1997، «نیک بگیش» یکی از دو نویسنده ی کتاب در مصاحبه‌ای که در سایت «لیدینگ اج نیوز» انتشار یافت، اظهار داشت که نمایندگان پروژه «هارپ» طرح‌هایی را تدارک می‌بینند که از مردم پنهان نگاهداشته شده، اما به کار نظامیان خواهد آمد. وی بر اساس مقاله‌ای از «واشنگتن پست» خاطر نشان کرد که مقصد 40 درصد بودجه تجهیزات نیروی هوایی آمریکا پروژه‌های مخفی است و افزود: «این پروژه‌ها آنقدر مخفی هستند که حتی کنگره آمریکا نمی‌داند بر کدام پایه استوارند!»

از سال 1964، توجه نظامیان به گونه ای خاص به استفاده از امواج معطوف گردید. در همین زمان بود که دانشمندانی چون «رزی ادی» و «با وین» کشف کردند که یک فرکانس 450 مگاهرتزی که به 16 هرتز تغییر یافته باشد، شیمی مغز مرغ ها و گربه ها را مختل می سازد. برای ارتش ها کاملاً بارز بود که تجربه این امواج بر مجموع پستانداران می تواند سلاحی وحشتناک و بسیار مؤثر باشد.

سلاح های نوترونی به سه دسته تقسیم می شوند: سلاح های مرگبار با پرتوهای الکترومغناطیسی، سلاح های غیرمرگبار با هدف خنثی سازی موقت افراد که در تظاهرات های خشونت بار قابلیت استفاده دارد، و سلاح های القاکننده ذهنی یا کنترل رفتار.

کارشناسان استراتژی پنتاگون قاطعانه با استفاده از اینگونه روش ها موافقت دارند. این را در نشریه داخلی «انقلاب در امور نظامی» (مؤسسه تحقیقات استراتژیک- کالج جنگ ارتش آمریکا) که در دسترس عموم قرار ندارد، می خوانیم: «ارزش های ما تغییر می کنند و آفاق تازه ای به روی تکنولوژی گشوده می شود. مدت زمانی پیش، به هنگام جنگ سرد، عملیات و تسلیحات روانی هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار داشت. اما، اکنون که پا به عصر الکترونیک و بیوالکترونیک می گذاریم، لازم است در مرزهای روانی و اخلاقی که با ممنوع ساختن هرگونه تکنولوژی که بتواند روح و روان دشمنانمان را، چه در داخل و چه در سطح بین المللی، به بازی بگیرد برای خود در نظر گرفته ایم، بازنگری کنیم... بلافاصله که امکان آن فراهم آید، شرکت های خصوصی و یا نیمه خصوصی را به بهره برداری از یک تکنولوژی مناسب تشویق خواهیم کرد. به همین ترتیب، می توانیم به کمک انواع تسلیحات جدید مانند سلاح های میکروبی فلج کننده، سلاح های روانی- تکنولوژی پیشرفته و... وارد عمل شویم!»

اما، واقعیت گاه از بهترین فیلم های تخیلی نیز فراتر می رود. روس ها و آمریکایی ها از هنگام برقراری پایگاه های خود در نقاط مختلف کره زمین، مشترکا به استفاده از تکنولوژی «هارپ» پرداخته اند. این دو قدرت بزرگ که به ظاهر علیه یکدیگر عمل می کنند، پیوسته به مبادله نتایج تحقیقات علمی خود پرداخته اند.

برخی تحلیلگران معتقدند که «هارپ» هیچ چیز پنهان در خود ندارد، چرا که اطلاعات پیرامون آن در اینترنت نیز انتشار یافته است. مدافعان «هارپ» همچنین مدعی‌اند که «گاکونا»- که در نزدیکی قطب واقع است- نمی‌تواند زیانی را که مخالفانش ادعا می‌کنند، به کره زمین وارد آورد. آنها حتی می‌گویند که ایستگاه «گاکونا» به هیچوجه به یک پایگاه نظامی نمی‌ماند، چرا که هیچ گونه تأسیسات امنیتی، حصار یا سگ‌های محافظ و محافظان مسلح در آن دیده نمی‌شود.

در واقع، هر کس می‌تواند به منطقه آنتن‌ها نفوذ کند و در وهله‌ی نخست همه چیز شفاف به نظر می‌رسد. اما، اگر هدف از این شفافیتِ ظاهری پنهان ساختن جنبه حقیقی «هارپ» باشد، چه؟ پایگاه «گاکونا»، محل تولد «هارپ»، امروز به یک ویترین تکنولوژیک تبدیل شده است و شعبات گوناگونی در خاک روسیه و آمریکا دارد. از دیگر سو، سیستم فرستنده‌ی «هارپ» به راحتی قابل انتقال به وسیله کامیون‌ها و یا هواپیمای بزرگ نظامی است.
درواقع، عملیات «درهای باز» گاکونا هیچ چیز را ثابت نمی‌کند، چرا که استفاده از فیزیک کوانتومی را فاش نمی سازد.

.

فجایع طبیعی یا حمله نظامی؟
اتحاد شوروی سابق و آمریکا از سال های 1950 تمامی توجه خود را معطوف آتمسفر ساختند. دانشمندان این دو قدرت متوجه شده بودند که ارسال امواج یونیزه‌کننده‌ی بسیار قوی امکان تغییر آب و هوا را فراهم می آورد. در اواسط دهه 1970، مهندسان شوروی تمامی تلاش خود را برای دستکاری یونوسفر به کار گرفتند و فرستنده قدرتمند خود را به کار انداختند. بدینسان، مردم آلاسکا زمستانی به طور استثنایی گرم را پشت سر گذاردند، برای نخستین بار در میامی و جزایر باهاما که عملاً در خط استوا قرار دارند، برف بارید، و شوروی نیز از زمستانی ملایم بهره مند گردید.

ایجاد نوعی آب و هوا در یک منطقه و یا یک کشور صرفاً با کاهش احتمال آن در منطقه‌ای دیگر میسر می‌گردد. در سال 1973، هندوراس کشور آمریکا را متهم کرد که با دزدیدن باران و تغییر مسیر توفان «فی فی» با هدف نجات صنعت جهانگردی خود، این کشور را با خشکسالی عظیمی روبرو ساخته است. این توفان خساراتی به بار آورد که در تاریخ هندوراس بی سابقه بود! السالوادور نیز اتهاماتی مشابه به آمریکا وارد آورد، و ژاپن مدعی شد که با ایجاد توفان در «گوام»، باران لازم برای ادامه حیاتش را دزدیده‌اند. در این حال، زیمبابوه کنونی و اسرائیل به دزدیدن باران کشورهای همسایه متهم شدند. طبق شایعات، دگرگونی عظیم آب و هوایی سال‌های 83-1982 ناشی از پدیده «ال نینو» در اقیانوس آرام نیز بر اثر اقدامات شوروی در یونوسفر پدید آمد. اما، به شکلی شگفت‌انگیز بازگشت «ال نینو» پس از آن تأثیراتی مشابه بر جای نگذارد.

در دسامبر 1975، «هوارد بندیکت» خبرنگار آسوشیتدپرس، در گزارشی پیرامون جنگ آب و هوایی باعنوان «آب و هوا، سلاحی مخفی؟»، درمورد علت تکذیب وجود چنین سلاح‌هایی از سوی سخنگویان آمریکایی و روس نوشت: «اگر آن‌ها اعتراف کنند که از سلاح‌های برتر آب و هوایی برخوردارند، تصور واکنش مردم چندان دشوار نخواهد بود. چرا که، کمترین ناهنجاری آب و هوایی آن‌ها را به این فکر می‌اندازد که: جنگ است!»

و البته، نگران نکردن افکار عمومی یک اولویت است و رسانه‌های تحت کنترل کشورها در این راستا بسیار می‌کوشند. در فرانسه که سانسور در مورد پدیده‌های آب و هوایی کامل است، تنها یک نویسنده- «ژان مارک فیلترمن» کتابی در مورد جنگ آب و هوایی به نگارش درآورد که «سلاح‌های تاریکی» نام دارد. «ژان موسی برتبرگ»، خبرنگار هفته نامه «و.اس.د.» نیز این شهامت را یافت که بنویسد: «سرویس‌های مخفی به دنبال تخیلات خود می‌روند. توفان‌های دسامبر 1999 پدیده‌ای طبیعی بود یا حمله تروریستی؟» این روزنامه‌نگار در تحقیقاتی پیرامون سرویس‌های ویژه و نظامی مختلف آمریکا در سال 1970 فاش ساخت که «زبیگنیو برژینسکی» در کتابی پیرامون کنترل وضعیت آب و هوا تحت عنوان «بین دونسل»، پرده از برنامه‌ی نظامی جنگ مخفی جدید آمریکا برداشته است. جنگی نامرئی با هدف نابودی بخش‌های مختلف تولید در کشورهای رقیب: «تکنیک‌های تغییر آب و هوا می‌تواند در راستای ایجاد دوران‌های طولانی خشکسالی و یا بارانی به کار رود.» سلاحی خاموش برای جنگی بی صدا!

.

کنترل افکار
دانشمندان می‌گویند، نظامیان هنوز در مراحل تجربی کارهای خود قرار دارند، اما در همین حد نیز نتایج بدست آمده بسیار «نویدبخش» است. نشریه «دیفنس نیوز»، ارگان نظامی رسمی آمریکا (شماره 19، مورخ 13 آوریل 1992) پیرامون جنگ خلیج فارس و عملیات «توفان صحرا» در سال 1991 نوشت: «ایالات متحده در میدان نبرد سلاحی الکترومغناطیسی[6] به کار گرفت که هدفی دوگانه داشت: قطع هرگونه ارتباط رادیویی دشمن، و تأثیری وحشتناک در زمینه جنگ روانی! بدین ترتیب، بهتر می‌توان درک کرد به چه دلیل ده‌ها سرباز عراقی بدون جنگیدن خود را تسلیم کردند.

دیگر شکل به‌کارگیری تکنولوژی چند‌منظوره ی هارپ، انتقال مقادیر بسیار بزرگ انرژی بدون استفاده از کابل است، که به عنوان مثال برای تغذیه باتری‌های یک زیردریایی الکتریکی کاربرد دارد. اما، زمینه‌ی اجرایی دیگری نیز وجود دارد که بسیار وحشتناک است: کافی است آزمایش‌های مخفی و وحشتناک انجام گرفته بر روی سربازان بیچاره را به خاطر آوریم که طی آنها مقادیر زیادی موادمخدر به منظور تغییر رفتار این سربازان به آنها تزریق گردید. و یا، همان طور که در بالا بدان اشاره شد، تأثیرگذاری بر فعالیت‌های مغزی به کمک امواج الکترومغناطیسی. دکتر «نیک بگیچ» بی‌تردید تأکید می‌کند که یکی از اهداف پروژه «هارپ» کاربردی کردن چنین سلاحی است. «خوزه دلگادو» و یا دکتر «رابرت بکر» موفق شده بودند نشان دهند که امواجی از نوع «امواج بسیار بلند[7]» به همراه یک جریان آلترناتیو فرکانس‌هایی را پدید می‌آورد که می‌توان از آنها با نتایجی کاملاً ملموس استفاده کرد. بنابراین، قابل درک است که تکنولوژی‌هایی از این دست برای کارشناسان استراتژی پنتاگون بسیار جذاب بنمایند.

.

.

برگرفته از سایت «نت شهر» با اصلاحات و تصحیح

.

.

مطالب مرتبط:

پیش بینی پیدایش سلاح های موتاسیونی و ژئوفیزیکی

.

.

برای خواندن بیش‌تر:

سایت هارپ در دانشگاه آلاسکا

ژورنال دستکاری آب و هوا

توانایی صربستان در ایجاد اختلالات ذهنی توسط امواج الکترومغناتیسی

دولت هند می‌گوید شبکه‌ی آنتن‌های نظامی آمریکا سبب گرمایش زمین شده است

.

.

پانویس ها:

[1] HAARP = High-Frequency Active Auroral Research Program

[2] Joint Vision 2020

[3] Arco

[4] Apti-Arco

[5] Militar Wave

[6] EMP Weapon

[7] ELF = Extreme Low Frequency

.

.

www.etesalkootah.ir ||   2017-11-23 © 

2015 www.etesalkootah.ir  © All rights reserved.

تمامی حقوق برای www.etesalkootah.ir محفوظ است. بیان شفاهی بخش یا تمامی یک مطلب از www.etesalkootah.ir در رادیو،  تلویزیون و رسانه های مشابه آن با ذکر واضح "اتصال کوتاه دات آی آر" بعنوان منبع مجاز است. هر گونه  استفاده  کتبی از بخش یا تمامی هر یک از مطالب www.etesalkootah.ir در سایت های اینترنتی در صورت قرار دادن لینک مستقیم و قابل "کلیک" به آن مطلب در www.etesalkootah.ir مجاز بوده و در رسانه های چاپی نیز در صورت چاپ واضح "www.etesalkootah.ir" بعنوان منبع مجاز است.

.